طرف های جنگ 

زمانی که یک معامله گر کوچک (تریدر تحت لوای بروکر) پوزیشنی در بازار باز میکنه چه اتفاقی برای معامله اش در بازار می افتد؟

1. به صورت مستقم توسط بروکر به بانک های طرف قرارداد منتقل می شود STP یا Straight Through Processing
2. نسبت به معاملات دیگر مشتریان در ارزها و جهات مختلف پوشش داده می شود ( بازارسازی یا مارکت میکری )
3. به تدریج به صورت یک معامله کلی در بازار قرار می گیرد

حال زمانی که را که یک معامله گر بزرگ (غیر از سوداگران و بالانسرها) تمایل به ایجاد یک پوزیشن با حجم بالا داشته باشند را فرض کنید، در این زمان چه اتفاقی برای معامله اشان میافتد؟

یا به وسیله بانک های همدست و حجم های معاملاتی بزرگ در بازار نقد می شود، یا این که آنها نیز با آگاهی به حرکت بازار در جهت مورد معامله از ارائه قیمت مناسب سر باز می زنند و به همین علت قیمت ارز مربوطه در مقابل جفت ارز متقابل خود آن قدر بالا یا پایین می رود تا حجم مورد نیاز معامله گر بزرگ اول تامین شود.

زمانی که معاملاتی بزرگ در بازار قرار میگیرد، Market Maker به وسیله قرار دادن معاملات به صورت مستقیم پیش حجم های بالا دست از متضرر شدن خود جلوگیری می کند در نتیجه در انتهای این پروسه در صورتی که بازار در دل خود توانایی پاسخگویی به حجمی بالا را در برهه زمانی خاص نداشته باشد یا برای جلوگیری از ضرر خود از این کار سر باز زند این معامله به صورت دست به دست در انتها نزد بانک های مرکزی یا بالانسرهای کشورهای جفت ارز مربوطه بسته می شود.

به همین علت در صورتی که برای بازیگران انتهایی این پروسه قوی یا ضعیف شدن ارز مربوطه اشان دارای بازده ای (سودی) غیر بازار تبادلات ارز نداشته باشد تا سر حد امکان بازار را در خلاف جهت آن بازیگران بزرگ پیش می برند تا از ضرر آنها، خود منتفع شوند.

نمونه بدیهی و بزرگ این اتفاق رو در یازده سپتامبر ایالات متحده و هفت جولای لندن به خاطر داریم، با اینکه بعد از این اتفاق ها دلار و پوند نسبت به سایر ارزهای اصلی در ابتدا موقتاً ضعیف شدن اما در ادامه و طی روزهای آینده پس از این اتفاق ها نه تنها به روند تضعیف خود ادامه ندادند بلکه با سرعتی باور نکردنی شروع به قوی شدن گذاشتن !!!

اینجاست که سوداگرانی که در بالا از آنها یاد کردیم در جنگ با معامله گران کوچک و بزرگ دیگر نظر خود رو بر بازار تحمیل می کنند و با این کار هم وظیفه بالانس بازار رو انجام می دهند و هم سود کلانی برای خود کسب می کنند.

نکته کلیدی: معامله گران بنیادی چنین خود را قانع می کنند که بعد از خرابی های موجود به دلیل اینکه در بازار مسکن و ساخت و ساز شروع به فعالیت می کند سرعت پول در مدار اقتصادی افزایش میابد به دلیل این نگرش برای آینده باعث می شود که ارز مربوطه جای تضعیف ، شروع به تقویت نماید . در واقع این یک توجیه بیش نیست !

این مثال های که در پست قبل بیان شد نمونه های ملموس و قابل مشاهده این قبیل دخالت ها بوده در حالی که در مواقع بسیاری شاهد این قبیل دلایل و مثال ها در بازار هستیم اما به خاطر این که از چشم معامله گران عامه پنهان می ماند با ارائه دلایلی که تنها برای خالی نبودن عریضه ارائه میشود دلیل حرکات شدید بازار عنوان میشود. 

به طور کلی با توجه به منافع بازیگران هر بازاری، ایشان در وهله اول خواهان منفعت و سود در بازار هستند حال این امر در مواقعی بر پایه دلایل اقتصادی کشورشان و برای تعادل نظم اقتصاد جهانی میباشد و زمان هایی نیز برای منتفع شدن از ضررهای بازار!!!

حتی اگر بر پایه دلایل و عوامل اقتصادی قرار باشد بازار حرکتی در جهتی خاص رو انجام دهد. یا در زمان هایی این کار را انجام می دهد که کمترین تعداد معاملگران برای کسب سود در بازار وجود داشته باشند و یا آن قدر با قیمت بازی می کنند که معامله گران را از لحاظ روانی فریب دهند و بعد به حرکت خود ادامه دهند. 

با این تفاسیر:

این ذهنیت پیش می آید که آیا کلاً راهی برای سود گرفتن متوالی و مداوم از بازار تبادلات ارزی وجود داره؟

جواب این سوال به دو قسمت تقسیم میشه:

1. سود گرفتن از میزان ضرر اکثریتی که در خلاف جهت بازار معامله باز دارند. 
2. همسو شدن با قوانین و پارامتر های حرکتی سوداگران بزرگ ( مهم )

نتیجه گیری:

تمام روش هایی که قابلیت تبدیل به اکسپرت را دارا باشند و مبنای تعریف آنان از گذشته بازار و هوش مصنوعی باشد جزو روشهایی هستند که تنها از میزان ضرر عده ای دیگر برآمده هستند و به همین علت بازار پس از مدتی عکس العمل خود نسبت به آنان را از دست می دهد و در نتیجه با این که شاید برای مدتی بسیار خوب جواب دهند اما در بلند مدت محکوم به شکست هستند.

بر همین مبنا دو راه حل برای سود های بلند مدت متوالی از بازار وجود دارد :

1. روش هایی که بر مبنای تحلیل درست در مکان هایی که بازار به علت عوامل و پارامترهای عینی مجبور به حرکت در جهت خاصی هست.
2. روشهایی که بر اساس سود گرفتن از تحلیلی معکوس در زمان هایی خاص و کوتاه باشد، قابل ذکر است که این مورد تنها پس از تجربه زیاد، آشنایی با روند حرکات بازار و آمادگی روانی قابل ملاحظه قابلیت سودده بودن رو داراست

با تشکر – خلیل رحمانی