دوره های کسب و کار

دوره های کسب و کار به سیکلی گفته میشود که در آن شرایط اقتصادی یک کشور از رونق به رکود یا بلعکس تغییر مسیر می دهد. این دوره ها به ترتیبی است که ما بین آنها دوره های دیگری امکان شکل گیری دارند مثل دوره بازگشت که مهمترین بخش این دوره ها به حساب می آید

دوران اقتصادی به چهار دوره تقسیم می شود ، عبارتند از:

  • رکود اقتصادی: به حالتی که درصد رشد  تولید ناخالص داخلی برای دو فصل کاسته شود حتی اگر این مقدار درصد کاسته شده به اعداد منفی نرسد گفته میشود
  • بحران اقتصادی: اگر مقدار تولید ناخالص داخل منفی شود بحران اقتصادی در آن کشور ایجاد شده است
  • دوران بازگشت: اگر به طور نامنظم مقدار تولید ناخالص داخلی افزایش و یا کاهش داشته باشد به این شرایط دوران بازگشت گفته میشود
  • رونق اقتصادی: مثبت بودن تولید ناخالص داخلی برای چند فصل پی در پی نشان دهنده دوره رونق اقتصادی می باشد

نکته کلیدی: در فازهای تغییر از هر دوره ما یک خلاء داریم ، به این معنی که داده ها مشخص نیست و برداشت ها متفاوتی از اخبار ارائه میشود

دوره رکود اقتصادی

در دوره های رکود اقتصادی برای اهداف اقتصادی سه اتفاق روی می دهد:

الف) کاهش رشد اقتصادی : که اولین نشانه کاسته شدن رشد اقتصادی رو به جلو قرار گرفتن یا نزولی شدن شاخص های بورس و بازارهای سرمایه در آن کشور است. به نوعی می توان گفت که شاخص های بورس نسبت به شرایط اقتصادی مقدم هستند. سپس با کاسته شدن داده های اقتصادی که به تولید ناخالص داخلی ارتباط دارند ، داده تولید ناخالص داخلی کاسته میشود که این کاسته شدن طبعاتی به همراه دارد

ب)  کاهش تورم : دومین نشانه رکود اقتصادی کاسته شدن تورم و چه بسا منفی شدن تورم است. به دلیل اینکه در دوران رکود ، بحران سرمایه گذاری به وجود می آید و از سوی دیگر مقدار مصرف کاسته می شود ، برای فروش بیشتر نرخ عمومی کالاها کاسته میشود و در نتیجه تورم از محدوده های هدف به پایین تر از سطح انتظار می رسد این موضوع به خودی خود به رکود دامن میزند و باعث رکود بیشتر میشود

ج) افزایش نرخ بیکاری: سومین نشانه هم افزایش نرخ بیکاری و کاسته شدن از افراد شاغل است.کاسته شدن شاغلین به رکود بیشتر اقتصادی و معضلات اجتماعی بیشتر دامن می زند از همین رو دولت ها تمام تلاش خود را به کار میگیرند که حتی با وجود رکود اقتصادی اجازه ندهند رکود به حدی برسد که بر روی اشتغال تاثیرگذار باشد. محدوده نرخ اشتغال مناسب برای افرادی که توانایی کار را دارند و در محدوده سنی فعالیت مفید هستند ، بین 4 تا 6 درصد تعریف میشود.

نکته کلیدی: نرخ اشتغال زیر 4 درصد به دلیل اینکه منجر به محدودیت انتخاب و کمبود نیروی کار در دسترس برای کارآفرینان و کسب و کارهای جدید می شود مفید ارزیابی نمیشود

در دوره های رکود اتفاق ها و شرایطی که ایجاد می شود بدون توجه به دلیل آغاز رکود نشانه های بالا را به ترتیب در خود نشان می دهد به این معنا که ابتدا رشد اقتصادی و داده های منفی منتشر می شود سپس تورم کاهش پیدا میکند و در نهایت اشتغال به وضعیت نامناسبی گرایش پیدا میکند.

نکته کلیدی: مهمترین خصوصیت دوره رکود کمتر بودن درصد رشد اقتصادی نسبت به مقدار تورم هست

نکته کلیدی: مهمترین سیاست اجرایی در این دوره سیاست های انبساطی (تسهیلی) پولی و مالی برای خارج شدن از رکود میباشد

دوره رونق اقتصادی

در نقطه مقابل رکود و بحران اقتصادی دوره های رونق و بهبود شرایط اقتصادی را شاهد هستیم. در دوره رونق شرایط به ترتیبی پیش می رود که مهمترین نگرانی سیاست گذاران مهار تورم می شود ( سیاست های انقباضی اجرا می شود ) در این دوره ها سه اتفاق معکوس روی می دهد:

الف) افزایش رشد اقتصادی: در دوره های بهبود داده های اقتصادی که با رشد اقتصادی رابطه مستقیم دارند به صورت پشت سر هم شروع به بهبود میکنند و همگی این داده ها رو به بهبود قرار میگیرند. اگر در این دوره یکی از بخش های گزارش های اقتصادی که با داده های کلان اقتصادی رابطه مستقیم دارد بهبود حاصل نکند آن داده میتواند به عنوان نشانه ای از فراگیر نبودن رشد اقتصادی اخطار دهد.فراگیر نبودن رشد اقتصادی یا منجر به رکود می شود یا سیاست گذاران اقتصادی تلاش می کنند با برطرف کردن مشکل در بخش هایی که داده های ضعیف دارند به رشد اقتصادی فراگیر دست پیدا کنند. به طور مثال در سال 2007 ایالات متحده مشاهده کردیم که با ضعیف بودن داده های بخش مسکن و ساخت و ساز داده های این منجر به شرایط بحرانی در بخش اعتبارات و ورشکست شدن بانک ها شد و نتیجه ای جز رکود اقتصادی به همراه نداشت

ب) بالا رفتن مقدار تورم از دیگر نشانه های رونق اقتصادی است. زمانی که صحبت از بالا رفتن تورم به عنوان یکی از مؤلفه های رشد اقتصادی می کنیم منظور بالا رفتن تورم در محدوده اهداف اقتصادی است و اینکه زمانی صحبت از تورم می شود تورم همراه با رشد اقتصادی مد نظر است. به همین دلیل است که در دوره های رشد اقتصادی به دنبال مهار تورم می روند تا با ثابت ماندن تورم و بالا نگه داشتن رشد اقتصادی بیشترین مقدار رفاه اجتماعی و اقتصادی ایجاد شود

ج) سومین مؤلفه رشد اقتصادی پایین آمدن نرخ بیکاری است. با اینکه هدف این هست که نرخ بیکاری در کشورهای صنعتی و پیشرفته به 4 تا 6 درصد برسد بر اساس زیر ساخت ها، شرایط و کشش اقتصادی حداقل نرخ بیکاری در بسیاری کشورها بالاتر از این مقدار است. در صورت پایین اومدن نرخ بیکاری از دو جنبه رشد اقتصادی افزایش پیدا میکند:

 1- با بالا رفتن نرخ اشتغال میزان دریافتی و درآمدهای فردی افزایش پیدا میکند در نتیجه میزان مصرف بالا می رود

 2- پرداخت مالیات و پس انداز باعث میشود که اشتغال بالاتر به سرمایه گذاری و هزینه های دولتی اضافه شود

برای تقویت یک ارز بر اساس  تولید ناخالص داخلی باید سیکل زیر اتفاق بیافتد:

  • تولید ناخالص افزایش پیدا کند
  • تورم داخلی افزایش یابد
  • اشتغال کامل محقق شود
  • نرخ بهره بانکی بیشتر شود
  • و در نهایت ارزش پول بشدت تقویت میشود.

 

پنج نکته مهم 

 نکته اول: از این سه هدف (رشد اقتصادی ، تورم و اشتغال ) می توان اینگونه برداشت کرد که هر چه اندازه GDP خالص یک کشور نسب به نرخ تورم بزرگتر باشد نرخ ارز آن کشور تقویت میشود و هرچه مقدار تورم از تولید ناخالص داخلی بزرگتر باشد نرخ ارز آن کشور گرایش بیشتری به تضعیف پیدا میکند زیرا  اگر GDP  از تورم  کمتر باشد به این معنا است که قدرت خرید مردم پایین امده است.

نکته دوم: اگر تفاضل تولید ناخالص داخلی از تورم در کشوری خاص در دوره زمانی جدید انتشار گزارش اقتصادی نسبت به دوره قبل جابه جا شود به ازای هر یک درصد جابه جایی مثبت ، انتظار میرود حداقل سه درصد و به طور میانگین پنج درصد نرخ ارز آن کشور تقویت شود و بلعکس ( یکی از جایگاه های کسب نقطه تعادلی )

نکته سوم: زمانی که صحبت از کاهش نرخ ارز آن کشور به میان می آید بدین معنی است که شاخص آن ارز کاهش ارزش پیدا میکند و در صورتی که آن ارز شاخص نداشته باشد نرخ برابری آن ارز در برابر دلار به مقدار درصد اشاره شده افزایش یا کاهش ارزش پیدا میکند از سوی دیگر باید توجه داشت که این کاهش یا افزایش فقط برای یک ارز از جفت ارز مورد نظر مورد بررسی قرار گرفته است و در سوی دیگر اگر ارز دوم نیز تقویت یا تضعیف را نشان دهد و گزارش های اقتصادی تولید ناخالص داخلی و تورم هر دو ارز تقویت یا هر دو تضعیف را نشان دهند اثر جابه جایی نرخ ارز خنثی می شود و آن جفت ارز دوره ای رو به جلو را برای نرخ برابری نمایش می دهد.

نکته چهارم: دوره رونق 8 تا 5 سال و دوره رکود و بحران 2 تا 3 سال طول میکشد که هنر بانک مرکزی اینست دوره رونق را طولانی و دوره رکود و بحران را کوتاه کند .

نکته پنجم: داده های تولید ناخالص داخلی به صورت فصلی منتشر می شود . این داده سه بار در طول فصل بر اساس شرایط مختلف منتشر می شود. در هفته چهارم فصل جدید میلادی داده ادونس منتشر میشود که اهمیت بیشتری نسبت به دو داده بعدی برخوردار است .داده های بعدی به ترتیب Prelim ، Final منتشر میشود که به بازنگری و اصلاح داده اولیه تولید ناخالص داخلی اشاره میکنند با این حال به دلیل اینکه قسمت عمده ای از داده های اولیه تغییری پیدا نمیکنند و داده های کلیدی سازنده تولید ناخالص داخلی به شکل ثابت باقی می مانند برای معاملگران همان داده اولیه  ( Advanced GDP ) حایز اهمیت می باشد.

وظایف معاملگران بازار ارز نسبت به داده تولید ناخالص داخلی GDP

  • برآورد یا پیش بینی تولید ناخالص داخلی برای دوره فصلی پیش رو و چشم انداز این داده در سال پیش رو

مهمترین قسمت در برآورد تولید ناخالص داخلی بخش مصرف و داده های مربوط به این بخش می باشد. با بالا رفتن داده های مربوط به مصرف انتظار می رود تولید ناخالص داخلی نیز افزایش پیدا کند و با کاهش داده های مربوط به مصرف ، انتظار کاهش تولید ناخالص داخلی میرود. ( بانک ها و موسسات زیادی هستند که اقدام به محاسبات و پیش بینی ها میکنند که ما صرفا نیازمند کسب ارقام و مشخص کردن جایگاه تولید ناخالص نسبت به دوره های قبلی است )

اولویت ها :

الف –  در بخش مصرف به شاخص قیمت مصرف CPI و شاخص اطمینان مصرف کننده مراجعه شود .

ب –  در بخش سرمایه گذاری به شاخص های بخش مسکن نگاه شود .

ج – در بخش بودجه به شاخص  بودجه توجه شود.

د – در بخش صادرات و واردات به تراز بازرگانی مراجعه شود .

نکته کلیدی: مهمترین داده که حکم پیشرو را در داده های دیگر دارد بازار مسکن و اخبار مربوط به آن است. می توان گفت گزارش های اقتصادی مربوط به بازار مسکن نسبت به تولید ناخالص داخلی بین سه تا شش ماه جلوتر می باشد به همین دلیل از روی داده های مسکن می توان به جشم انداز و دید کلی نسبت به دوره های پیش رو برای تولید ناخالص داخلی دست پیدا کرد.

  • بررسی اثر رشد اقتصادی بر سیاست های مالی و پولی چگونه است

در دوران گذر از تورم به رکود یا رکود به رونق به ترتیب هدف های اقتصادی رشد تولید ناخالص داخلی ، تورم و نرخ بیکاری جابه جا میشود که در دوران رکود و بحران اقتصادی داده ها و اخبار سیاست های پولی و مالی برای بازار ارز حائز اهمیت می شوند و در زمان بازگشت از رکود به رونق و یا در دوره های رونق اخبار ، گزارش ها و داده های اقتصادی به عنوان اولویت بازار ارز شناخته می شوند

  • بررسی اثر تغییر تولید ناخالص داخلی بر روی تورم و چرخه های کسب و کار

تولید ناخالص داخلی با تورم رابطه مستقیم دارد با افزایش رشد اقتصادی تورم نیز افزایش پیدا میکند و با کاهش رشد اقتصادی ، تورم کاهش پیدا میکند.به دوره های می توان اشاره کرد که رشد اقتصادی با تورم با یکدیگر در یک جهت حرکت نداشته اند اما اعلب این همبستگی وجود دارد. به دوره ای که رشد اقتصادی در حال کاهش باشد و تورم نیز در حال بالا رفتن و خارج شدن از محدوده هدف بانک مرکزی باشد دوره ” رکود تورمی ” می گویند. دوره های رکود تورمی به دو دلیل عمده به وجود می آیند : اول اینکه قیمت مواد اولیه (بخصوص انرژی) در دوره رکود افزایش پیدا کرده باشد دوم اینکه هزینه های دولتی بیشتر از درآمدهای دولتی باشد و انبساط مالی در اقتصاد یک کشور می تواند منجر به تورم شود که اگر همزمان با دوره رکود باشد خروج از این دوره را با مشکل بزرگتری روبرو می کند. در نقطه مقابل رکود تورمی دوره رونق بدون تورم را شاهد هستیم این دوره معمولا بسیار کوتاه است اما به وسیله راهکارهایی مانند رشد فناوری ، بهبود بهره وری و افزایش تخصص گرایی به علاوه به کارگیری سرمایه افزوده شده توسط سیاست های انبساطی در بخش تولید سیاست گذاران اقتصادی این دوره را بهبود و طولانی می کنند. زمانی که رشد اقتصادی وجود دارد اما تورم پایین تر از محدوده هدف و کوچکتر از رشد اقتصادی است این موضوع رفاه اقتصادی را در آن کشور به همراه دارد

 مفهومی در شرایط اقتصادی با نام درآمد سرانه وجود دارد که در پست قبل به آن اشاره شد ،  بدین معنا که با تقسیم مقدار دلاری کل مبلغ تولید ناخالص داخلی بخش بر جمعیت آن کشور مقدار متوسط درآمد هر شهروند آن کشور به دست می آید حال هرچه تولید ناخالص داخلی بالاتر برود از آنجا که درآمد سرانه افراد افزایش پیدا میکند در این صورت با بالا رفتن درآمد افراد میزان هزینه های افراد افزایش پیدا میکند ، قسمتی از این افزایش هزینه منجر به ورود کالاهای جدید و یا تمایل به خرید کالاهای وارداتی بیشتر روی می دهد و قسمت دیگری از این افزایش درآمد منجر به پس انداز و سرمایه گذاری میشود که در صورت سرمایه گذاری غیر مستقیم در خارج از مرزهای آن کشور تبدیل ارز صورت می گیرد. 

  • بررسی تاثیر تغییرات تولید ناخالص داخلی بر روی روند عرضه و تقاضای دارایی های مالی از جمله بازار سهام ، اوراق قرضه و بازار پول

تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی رابطه مستقیم با بازار سرمایه (بورس) دارد یعنی با افزایش GDP بازار سهام رشد میکند ( چون دارایی پرریسک است ، در دوران رونق افزایش می یابد ) بازار اوراق قرضه افول میکند ( دارایی ایمن محسوب میشود ) بازار کالا CRB رونق میابد،این رابطه در دوره های تورمی و رکود به ترتیبی است که معمولا ابتدا بازار بورس نسبت به رکود عکس العمل نشان می دهد و رشد آن متوقف می شود و سپس تولید ناخالص داخلی کاهش پیدا میکند و دوره رکود یا بحران اقتصادی به وجود می آید به همین خاطر بازار بورس را دماسنج اقتصادی می نامند و ماهیت حضور سرمایه، بنگاه های اقتصادی بزرگ و قرار داشتن تحلیلگران حرفه ای شرایطی را ایجاب میکند که بازار بورس اگر نسبت به شرایط اقتصادی و چشم انداز بازار جلوتر نباشد با اطمینان میتوان گفت عقب تر نیست

با تشکر – خلیل رحمانی

5/5 - (2 امتیاز)
5/5 - (2 امتیاز)