ارزش گذاری دارایی ها در بازار ارز 

قبل از اینکه مباحث بنیادی را باز کنیم نیاز است که با روش های ارزش گذاری ارزها آشنا شوید و پس از آشنایی با ارزشگذاری ارزها ، بحث بازدهی مورد بررسی قرار بگیرد. برای ارزش گذاری ارزها از دو روش استفاده می شود :

  1. ارزش گذاری مطلق 
  2. ارزش گذاری نسبی

ارزش گذاری مطلق

در روش ارش گذاری مطلق که مورد استفاده دو شبکه قیمت گذاری EBS و رویترز است فقط قیمت ارزها بر مبنای دلار اعلام میشود . این دو شبکه اطلاع رسانی به عنوان مراجع اعلام قیمت در بازار ارز شناخته می شوند. هیچکدام از این دو شبکه به عنوان مبادله گر در بازار ارز فعالیت ندارند بلکه با دریافت قیمت از بانک های مختلف قیمت مبنای بازار را اعلام می کنند. این قیمت مبنا که از طرف این دو شبکه اطلاع رسانی اعلام می شود در واقع نرخ تعادلی ارزها برای عرضه و تقاضای بانک ها و حجم های بزرگ بازار ارز است. این نرخ مشخص می کند در هر لحظه از شبانه روز نرخ در چه جایگاهی قرار دارد. تغییرات نرخ ارزها بطور میانگین در روزهای عادی برای جفت ارزهای اصلی 17000 بار تغییر میکند با این حال قیمت مبنا در بازار قیمتی است که بانک برای مبادله حاضر به خرید و فروش هستند نه قیمتی که از طرف EBS و رویترز به عنوان مبنا اعلام می شود

در ابتدای بحث اشاره کردیم که دو شیوه قیمت گذاری برای ارزها وجود دارد ، ارزش گذاری مطلق حالتی از اعلام نرخ ارز است که حتما در یکی از دو طرف جفت ارز مورد مبادله دلار آمریکا وجود داشته باشد. در واقع بحث شبکه های اطلاع رسانی EBS و رویترز به این دلیل مطرح شد که اشاره کنیم این دو مرجع فقط نرخ مطلق ارزها در مقابل دلار اعلام می کنند.

هر ارزی که در مقابل دلار ، چه به عنوان ارز پایه و چه به عنوان ارز متقابل قرار داشته باشد در دسته بندی ارزش گذاری مطلق قرار می گیرد. در واقع در ارزش گذاری مطلق در صورت ثابت فرض شدن ارزش دلار ارزش هر ارز به طور مطلق در مقابل دلار به عنوان ارز مبنای جهانی در نظر گرفته می شود.

ارزشگذاری نسبی یا متقاطع

در مقابل سیستم ارزش گذاری مطلق سیستم ارزش گذاری نسبی را داریم . در ارزش گذاری نسبی بر خلاف ارزش گذاری مطلق دلار در هیچ یک از طرف های جفت ارز مورد نظر وجود ندارد. به طور ساده می توان گفت هر جفت ارزی که دلار در یک سمت آن نباشد شامل این حالت می شود. در این حالت نرخ برابری چندین جفت ارزهایی از نرخ برابری این ارزها در مقابل دلار به دست می اید

به عنوان مثال اگر نرخ برابری یورو به ین نیاز باشد باید مد نظر قرار دهیم که نرخ برابری این جفت ارز از نرخ برابری تک تک این ارزها در مقابل دلار به دست می آید. برای بدست آوردن نرخ برابری هر کدام از این ارزها در مقابل دلار می توان از یکی از سه حالت زیر استفاده کرد:

  • در حالتی که دلار در مقابل یکی از ارزهای متقاطع ارز دوم باشد و در مقابل یک ارز دیگر ارز اول باشد از فرمول زیر محاسبه نرخ برابری جفت ارز متقاطع استفاده می شود:

[A/B] = [A/C] * [C/B]

نرخ برابری ارز در مقابل دلار ضرب در نرخ برابری ارز دوم در مقابل دلار نرخ برابری جفت ارز متقاطع را می دهد. به عنوان مثال اگر نرخ برابری یورو به ین مد نظر باشد باید نرخ برابری یورو به دلار در نرخ برابری دلار به ین ضرب شود ، در این صورت نرخ برابری یورو به ین به دست می آید:

[Eur/Jpy] = [Eur/Usd] * [Usd/Jpy]

در هر لحظه در بازار تبادلات ارز نرخ برابری یورو به ین به همین ترتیب که اشاره شد از نرخ برابری دو جفت ارز بالا بدست می آید

  • در حالتی که دلار در مقابل تک تک ارزهای جفت ارز متقاطع ارز دوم باشد نیاز است که نرخ برابری ارز اول در مقابل دلار بر نرخ برابری ارز دوم در مقابل دلار تقسیم شود.

[A/B] = [A/C] / [B/C]

به عنوان نمونه دلار در مقابل دو ارز یورو و پوند به عنوان ارز دوم قرار می گیرد از همین رو برای محاسبه نرخ برابری یورو به پوند نیاز است که نرخ برابری یورو به دلار بر نرخ برابری پوند به دلار تقسیم شود

  • در حالتی که دلار در مقابل تک تک ارزهای جفت ارز متقاطع ارز اول باشد نیاز است نرخ برابری ارز دوم که در مقابل دلار قرار دارد بر نرخ برابری ارز اول که در مقابل دلار قرار دارد تقسیم شود.

[A/B] = [C/B] / [C/A]

به عنوان مثال برای محاسبه نرخ برابری فرانک به ین ژاپن در هر لحظه از شبانه روز نیاز است که نرخ برابری دلار به ین بر نرخ برابری دلار به فرانک تقسیم شود. در این صورت نرخ برابری فرانک به ین به دست می آید.

این سه حالت نشان می دهد جفت ارزهای متقاطع به خودی خود عرضه و تقاضا در بازار ندارند بلکه عرضه و تقاضای هر ارز به صورت مستقیم در مقابل دلار ایالات متحده تعیین می شود و سپس در جایگاه تبدیل در مقابل سایر ارزها محاسبه می شود. دو سیستم اطلاع رسانی رویترز و EBS نیز فقط به اعلام نرخ مستقیم ارزها در مقابل دلار می پردازند و نرخ برابری جفت ارزهای متقاطع در هر لحظه ای از شبانه روز بر اساس نرخ برابری هر کدام از آنها در مقابل دلار تعیین می شود از این موضوع استفاده زیادی در بحث تحلیل بین بازاری یا تحلیل درون بازاری می شود که در بحث مربوط به آن به تفصیل پرداخته شده است اما در جایگاه فعلی به این دلیل این بحث باز شد که به وضعیت دلار در بازارهای مالی به مفهوم بازدهی بپردازیم.

بازار ارزها

هر ارزی در بازار برای خود جایگاه خاصی را دارا می باشد. این موضوع از این جهت گفته می شود که در نظر گرفته شود که باید برای در نظر گرفتن قدرت ارزها به وضعیت عرضه و تقاضای آنها به صورت منفرد نگاه کرد. اشاره شد که در مباحث بنیادی ما با دلایل موثر بر عرضه و تقاضا سر و کار داریم و عرضه و تقاضا برای جفت ارزها با اینکه در مقابل هم در نظر گرفته می شود ولی برای بررسی شرایط هر ارز باید عرضه و تقاضای آنها جداگانه بررسی شود.

برای بررسی شرایط عرضه و تقاضا نیاز است که بازار هر ارز بصورت منفرد مورد بررسی قرار بگیرد. هر ارز برای خود بازاری خاص دارد که می تواند بر روی نرخ جفت ارزهایی خاص اثرگذاری داشته باشد. هرچه مقدار مبادله برای ارزی بیشتر باشد قدرت تاثیر گذاری آن ارز بیشتر است و در واقع ارزی که عرضه و تقاضای بیشتر دارد نقش تعیین کننده تری در نرخ برابری آن جفت در مقابل سایر ارزها دارد مگر آنکه ارز قوی تر عرضه و تقاضای ثابت داشته باشد تا ارز ضعیف تر این مجال را پیدا کند که بر نرخ برابری اثرگذاری بیشتری داشته باشد. به عنوان مثال در جفت ارز دلار ایالات متحده به فرانک سوئیس نقش مهمتر را دلار ایفا می کند و اگر عرضه و تقاضای دلار دستخوش تغییر شود این تغییر باعث حابه جایی نرخ برابری این جفت ارز دارد مگر آنکه عرضه و تقاضای دلار اندک باشد و یا وجود نداشته باشد تا عرضه و تقاضای فرانک بر بازار اثر بگذارد. از این رو است که در بازار تبادلات ارزی دلار مهمترین جایگاه را دارا می باشد. بدین معنا که بیشترین حجم معاملات وابسته به دلار است . از طرف دیگر کارمزدهای مناسب دلار در مقابل سایر ارزها این مزیت را در بسیاری مواقع ایجاب می کند که به جای مبادله متقاطع بر روی یک جفت ارز که دلار وجود ندارد ابتدا تک تک آنها در مقابل دلار تبدیل شود. سپس هر کدام از آنها از طریق واسطه ارز دلار به یکدیگر تبدیل شوند. این موضوع به علاوه حجم حدود 90 درصدی دلار در کل مبادلات ارز و قیمت گذاری مرسوم کالاهای جهانی به دلار باعث می شود دلار از جایگاهی بسیار ویژه در بازار تبادلات ارز برخوردار باشد

Www.Fxcma.coM

Www.Fxcma.coM

پس از دلار مهمترین نقش را در بازار ارز ، ین ژاپن دارد. عرضه و تقاضای ین ژاپن نرخ ارز تک تک ارزهای مقابل را تحت تاثیر قرار می دهد به جز در مقابل دلار ایلات متحده ، در واقع این جدول به ما نشان می دهد عرضه و تقاضای ین بر تمامی ارزهای روبروی خود به جز دلار تاثیر دارد. شاید این سوال پیش بیاید ین نسبت به یورو باید ارجحیت داشته باشد ولی در واقع شرایط اینگونه نیست .در واقع عرضه و تقاضای ین بر عرضه و تقاضای یورو ارجحیت دارد و بر نرخ برابری یورو به ین تاثیر بیشتری دارد. مهمترین دلیل این موضوع پراکندگی یورو در بین کشورهای مختلف به نسبت حجم مبادلات است در حالی که کشور ژاپن در حال حاضر به عنوان سومین اقتصاد بزرگ دنیا نقش پر رنگی در مبادلات ارز و کالا در آسیا و جهان ایفا میکند از این رو ین ژاپن را دومین ارز تاثیر گذار در نظر میگیرند و زمانی که در مورد ارزش دلار صحبت می شود یا به شاخص دلار اشاره می شود و یا وضعیت دلار بر اساس نرخ برابری مقابل ین مورد بررسی قرار می گیرد

پس از دلار و ین ژاپن سومین ارز تاثیرگذار بورو اتحادیه اروپا می باشد. بورو به این دلیل از جایگاه ویژه ای برخوردار است که اگر کشورهای عضو واحد پولی مشترک را به لحاظ اقتصادی در کنار یکدیگر در نظر بگیریم این اتحادیه دومین قدرت اقتصادی دنیا است. با این حال این موضوع در بعضی مواقع به دلیل تفاوت سیاست های اقتصادی بین اعضا اتحادیه اروپا منجر به تضغیف قدرت یورو می شود

پس از دلار ، ین و یورو چهارمین ارز تاثیرگذار در بازار ارز پوند انگلستان می باشد . پوند به دو دلیل ارزی بسیار مهم در مبادلات ارز و کالا در نظر گرفته می شود. از یک سو جایگاه تاریخی پوند که قبل از دلار به عنوان ارز پایه جهانی قرار داشته است و از سوی دیگر به دلیل حجم بسیار بالای مبادلات ارز در پایتخت انگلستان لندن که به عنوان پلی بین اتحادیه اروپا و ایالات متحده بیشترین حجم مبادلات ارز و تسویه قراردادهای بانکی و مالی باعث میشود این ارز جایگاهی بسیار قوی در بین ارزهای دیگر داشته باشد

پس از چهار ارزی که بدان ها اشاره شد سایر ارزها بر حسب مقدار عرضه و تقاضایی که در بازار ارز به خود اختصاص می دهند بر نوسانات نرخ جفت ارز روبروی خود می توانند تاثیر گذار باشند. این موضوع از این جهات مورد اشاره قرار گرفت که قدرت بازدهی ارزها به صورت منفرد در تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار میگیرد و نه به صورت جفت ارز. اگر روند جابه جایی قیمت ارزها به صورت جفت ارز مورد بررسی قرار بگیرد این موضوع در قالب تحلیل تکنیکال قرار میگیرد ولی اگر قدرت هر ارز در سطج جهانی به صورت متفرد و بدون توجه به تضعیف با تقویت ارز روبرو مورد بررسی قرار بگیرد در حیطه تحلیل بنیادی و قسمت بازدهی قرار میگیرد.

با تشکر – خلیل رحمانی