اتفاقات اجتناب ناپذیر شامل : ضرر ، از دست دادن سرمایه و فراز و نشیب های فرآیند معامله می باشد
صاحبان کازینو بر این امر واقف هستند که همه ی بازی های پوکر و بلک جکی که در مقابل مشتریانشان بازی می کنند برنده نمی شوند ، اما مطمئناً می دانند که در مقابل بازیگران عمومی به طور کلی برنده هستند ، یعنی می دانند که بردهایشان بیشتر از باخت هایشان است
حتی حرفه ای ها هم بعضی اوقات این حقیقت آشکار را که، همه معامله ها سودآور نیست ، فراموش میکنند ، این فراموشی موقتی ممکن است حاصل از معامله های سودآور پشت سر هم باشد. حرفه ای ها هم در مقابل حس شکست ناپذیری تسلیم شده و نسبت به معامله ی احساسی آسیب پذیر می شوند.
نکته کلیدی: همه ما انسان هستیم ، پس اهمیتی ندارد چقدر حرفه ای شویم و حساب شگفت انگیزی داشته باشیم ، باید مواظب شیطان معامله یا همان کم شمردن حقیقت وجود بلقوه ضرر ، در هر معامله باشیم.
معمولاً مدتی طول میکشد تا تازه واردان به طور کامل درک کنند که تمام معامله هایی که انجام می دهند سودآور نیست. بدترین اتفاقی که برای معمله گران مشتاق و بسیار باهوش می افتد این است که از همان شروع ، معامله هایی برنده دارند ، در این زمان است که باور می کنند واقعاً می توان به سرعت ثروتمند شد. مبتدیان ممکن است ، حد ضرر خود را به خوبی محاسبه نکنند یا حتی حد ضرر نداشته باشند ، این ریسک بسیار بزرگی است که مبتدی ها بر دارایی خود اعمال می کنند معاملات سودده پشت سر هم به انسان احساس امنیت کاذب دست می دهد و باعث می شود که فکر همه چیز دانی و شکست ناپذیری تقویت شود.
این جمله باید طلا گرفت که چیزی به عنوان شکست ناپذیری در بازار وجود ندارد ، در چند سال اخیر بازدهی بازار بورس اوراق بهادار ایران این توهم را به وجود آورده است که معاملات معامله گران شکست ناپذیر است . اگر چنین فکر میکنید به فاجعه که در سال های گذشته برای سهامی چون آکنتور اتفاق افتاد رجوع کنید یا در آمریکا سالهای 1996 تا 2001 سال شکوفایی و سودهای رویایی سهام های بخش فناوری بود، خیلی از افراد میلونر شدند و خیلی ها در سال 2001 ورشکست … درسی که از این فاجعه ها می توان فرا گرفت این است که روانشناسی امری حیاتی است و بعضی وقت ها سود زیاد می تواند قضاوت منطقی اش را از بین ببرد
بنابرین هدف این است که تعادل احساسی را هم در زمان سود و هم در زمان ضرر برقرار کنید و همانند بازار استوار باشید ، به یک شبه پولدار شدن فکر نکنید بلکه بر روی رشد مداوم و استوار منحنی دارایی تان کار کنید. چرا که تداوم چیزی است که در کسب و کار ارزش دارد
کمال گراها مواظب باشید وقتی حد ضرر می خورید ، ذهن خود را دوباره برنامه ریزی کنید به گونه ای که این حد ضررها فقط اصلاحی برای پرواز تلقی شود و به منزله سوختن و سقوط نپندارید مانند توربولنسی که از هواپیما جدا می شود تا بیشتر اوج بگیرد. پس به یاد داشته باشید که خروج با حد ضرر بخش طبیعی از معامله است و اشتباه کردن پایان دنیا نیست ، مخصوصاً وقتی که در حال تصحیح خطاهایی در چارچوب زمان هستید ، نمودار کلی حسابتان است که بعد از یک روز ، ماه یا سال اهمیت دارد. اگر ماهی 1000 دلار ضرر میکنید به این دلیل است که هنوز در حال یادگیری هستید ، وقتی که این ضرر را به 500 دلار کاهش دادید بهتر است به خود افتخار کنید چرا که در حال پیشرفت هستید و فراموش نکنید ، هر قدم به سمت سودآوری ، مثبت است .
سوال من از شما این است که آیا سیستم تان قبل از شروع معامله به شما می گوید کجا خارج شوید؟ آیا این خروج بر اساس داینامیک بازار ( شرایط جاری بازار ) است ؟
باید بفهمیم چگونه حد ضرر را به طور موثر طراحی کنیم تا از ضررهای پیاپی بپرهیزیم. هرچه تعداد معامله هایتان بیشتر باشد ، کمیسیون بیشتری می پردازید و هزینه کسب و کارتان بیشتر می شود پس با افزایش درصد معاملات سودده تان ، میتوانید سودآورتر باشد
یک مثل قدیمی است که می گوید : ضررهایت را قطع کن و به سود هایت اجازه رفتن بده ، این کار مستلزم این است که به نظم خود پایبند باشید و از هشت راهنما تبعیت کنید:
با تشکر – خلیل رحمانی
ارسال دیدگاه
Δ