قواعد ورود به معامله و سیستم معاملاتی

” باید به روش خود ایمان داشته باشید و از سودآوری آن اطمینان حاصل کنید ، همچنین غافل نشوید که هیچ سیستم یا روشی کامل و صدرصد سودآور نیست “

این متن به ما می آموزد که در مرحله اول باید سیستم شناخته شده ای از دیدگاه سود و ضرر برگزینیم و در مرحله دوم بر این امر واقف باشیم که فریب تبلیغات سیستم های کامل و صدرصد سودآور نخوریم چرا که چیزی در دنیا کامل نیست جز خالق !

کنار گذاشتن هرچیزی ممکن است ، هزینه مادی و معنوی در برداشته باشد ، بناربراین جانب احتیاط را رعایت کنید. این قسمت به افرادی اشاره میکند که مدام در جستجوی جام مقدس هستند و دائماً سیستم و روش خود را تغییر می دهند

اول اینکه تصمیم بر کنار گذاشتن یک روش باید با نهایت بصیرت و دانش صورت بپذیرد که متاسفانه چنین امری کمیاب هست و بی شک این روال سودی حاصل نمی شود چرا که فرصت به نمایش گذاشتن کارایی سیستم از دست می رود دوم اینکه باید ببینید این سیستم برای شما شناخته شده هست یا خیر ؟ یا ممکن است چرخه بازار تغییر کرده باشد و این استراتژی برای بخشی از چرخه بازار طراحی شده است. هدف ابتدایی سیستم این است ، که در وهله ی نخست با آن احساس راحتی و اعتماد به نفس کنید ، به نظر شما چه زمانی این گفته صادق می شود ؟ بی شک اگر سیستم برای شما ثابت شده باشد ، می توانید با آن کار کنید و از بازدهی حاصل از این استراتژی بهره مند شوید

نکته کلیدی : سیستم معاملاتی ، برنامه مدیریت سرمایه و خود شما ، سه پایه یک صندلی هستید ، هرچه رابطه شما قوی تر و بهتر باشد ، سود بیشتری کسب خواهید کرد

پس به پنج ویژگی اساسی برای یک سیستم معاملاتی توجه داشته باشید:

  1. نقطه ورود به معامله باید بر اساس حرکت قیمت ، نواحی حمایت و مقاومت ، حجم و فراریت و یا قوانین فاندامنتال باشد . یعنی با قوانین تصادفی و تصمیمات فی البداهه ورود نزنید.
  2. حد ضرر باید پیش از انجام معامله تعیین شود. پس شما نمی توانید بعد از انجام معامله فکر کنید که در کجای چارت حد ضرر قرار دهید خوب است.
  3. بستن معامله بر اساس حرکت قیمت ( و دیگر عوامل که در نقطه ورود عنوان شد ) می بایست صورت بگیرد، پس در بستن معامله نگاه نکنید که تا چند دلار ضرر را می توانید تحمل کنید.
  4. برای بررسی عملکرد سیستم تان ، باید به اندازه کافی در عمل خود را نشان دهد. باید نسبت سود و بازگشت مالی را بدانید. به نتایجی که دیگران به دست آورده اند دل خوش نکنید و یا روی بررسی نرم افزارها بر روی گذشته بازار حساب نکنید، فقط نتایج عملکرد خودتان قابل اطمینان است ، بررسی گذشته ی بازار لازم هست اما کافی نیست.
  5. قوانین سیستم معاملاتی تان باید مو به مو مکتوب شود به طوری که نقطه ی ورود و خروج ، ثابت و واضح و قابل محاسبه باشد . پس اگر پلان معاملاتی ندارید همین الان نرم افزارهای مالی خود را ببندید و یک هفته الی بیشتر زمان برای نوشتن قوانین معاملاتی خود صرف کنید در غیر اینصورت بهتر است برای همیشه از بازارهای مالی خداحافظی کنید

اگر پنج ویژگی مذکور در کارتان وجود نداره باید آنها را اعمال کنید. این پنج ویژگی شما را از ورود و خروج تصادفی برحذر می دارد و مطمئن خواهید شد که سیستم تان به اندازه کافی امتحان خود را پس داده است. اطمینان از کارآمد بودن سیستم ، خود نقش بزرگی در دلگرم کردن شما نسبت به آن دارد.

دانستن نقطه ورود به یک معامله ، تازه اول راه است. دانستن نقطه خروج نیز از اهمیت زیادی برخوردار است :

از دیدگاه مدیریت سرمایه ، نقطه خروج باید قبل از ورود به معامله تعیین گردد. با دانستن دقیق نقطه ی ورود و خروج ، جهت کنترل ریسک ، حجم معامله را می توانید محاسبه کنید

از دید روانشناسی ، نقطه خروج باید پیش از انجام معامله ، تعیین شود. با دانستن حد ضرر ، قبل از هر حادثه ای ، احتمال دخالت احساسات که ممکن است فاجعه آمیز باشد ، کم می شود.

همینقدر که بدانید قبل از ورود به معامله ، نیاز به تعیین حد ضرر دارید ، گام بزرگی در حرفه ای شدن برداشته اید.

“هرگاه بازار بر خلاف معامله ی من پیش رفت ، معامله را میبندم”

“اگر زیانم به 200 دلار رسید ، معامله را میبندم”

و دیگر جملاتی از این دست و اینگونه خروج ها بر اساس واقعیت و حرکت بازار نبوده و یک انتخاب تصادفی است. بنابراین ، از هر سیستم معاملاتی که استفاده می کنید یک راهکار خروج بر اساس حرکت بازار طراحی کنید ، همانطور که چهار فصل آب و هوای وجود دارد بازار نیز ، دارای چرخه های گوناگون است به این معنی که باید سریع ، تغییر چرخه های بازار را تشخیص داده و خود را با آن هماهنگ کرد با توجه به این موضوع می بایست مدتی در مارکت بود تا چرخه های مختلف را مشاهده کنید و بدانید چه وقت چه چیزی بپوشید مانند پوشیدن لباس مناسب در هوای مناسب ، قواعدمان را نیز باید با توجه به شرایط گوناگون وفق دهیم و تغییر روند در بازار را تشخیص دهیم

نکته کلیدی: این مبحث ربطی به مدیریت سرمایه ندارد منتهی تشخیص موثر چرخه های بازار یکی از مهارت های تمام معامله گران موفق بازار است و در هماهنگی مدیریت سرمایه و سودآوری کارتان نقش مهمی ایجاد میکند.

چهار چرخه اصلی بازار

” هر چرخه بازار نیاز به رویکردی متفاوت از جانب سیستم معاملاتی شما دارد”

این جمله بدان معناست که سیستم معاملاتی شما می بایست طوری تعبیه شده باشد که برای هر قسمت بازار قواعد و قوانین مشخص ، دارا باشد و صرفاً برای یک چرخه از بازار طراحی نشده باشد که با تغییر چرخه سیستم دچار نقصان شود

چهار چرخه بازار عبارتند از:

  1. روند دار: یک بازار به طور پیوسته در یک جهت حرکت میکند ، صعودی یا نزولی.
  2. تحکیم Consolidation : زمانی که قیمت در یک بازه زمانی ، بین مقاومت و حمایت خاص حرکت میکند در این حالت بازار اصولاً به صورت یک خط افقی در می آید.
  3. خروج از تحکیم
  4. اصلاح: برگشت های سریع و کوتاه قیمت در طول یک روند

نکته کلیدی: خیلی از معامله گران از نظریه امواج الیوت استفاده می کنند ، که تشخیص نادرست چرخه بازار چه توسط الیوت یا دیگر تکنیک ها ممکن است برای شما گران تمام شود پس تجربه در بازار بهترین آموزگار شماست.

برای یک معامله گر بهترین دوست ، او سیستم معاملاتی است . اگر برای ایجاد یک سیستم سودآور ، وقت و هزینه زیادی صرف کرده اید ، مزد زحمات خود را با سود مداوم خواهید گرفت ، پس جای برای نگرانی نیست و می بایست با تمام قوا ، پیش رویی نمائید، سمت راست نمودار ، ناشناخته ترین قسمت آن است که تلاش برای پیش بینی بازار ، کاری بیهوده است پس اگر کسب توانایی برای تشخیص چرخه های بازار ، وقت زیادی را از شما گرفت ، خود را سرزنش نکنید.

با تشکر – خلیل رحمانی