روش های مدیریت ریسک و سرمایه ( ریسک ثابت به درصد )

 

این روش بر خلاف روش های قبلی بیشترین همخوانی را با تعریف مدیریت سرمایه در بازار تبادلات ارزی دارد و به نوعی می توان گفت این روش کاراترین روش در مدیریت سرمایه در بازار سرمایه است که با ریسک مشخص برای حالت های مختلف سود و زیان می تواند بیشترین بازدهی را ایجاد کند.

 

مثال: در این روش توصیه می شود حداکثر ریسک نسبت به اصل سرمایه 3 درصد باشد. بدین معنی که اگر شما 1000 دلار در حساب خود سرمایه دارید حداکثر حجمی را باید انتخاب کنید که اگر حد زیان یا Stop loss شما دیده شد 30 دلار از حساب خود را از دست بدهید. به همین ترتیب اگر حساب شما 4000 دلار است در صورت رسیدن بازار به حد زیان (Stop Lose) شما 120 دلار زیان را بپذیرید.

 

مزیت: در این روش بدین سبب حداکثر زیان 3 درصد توصیه می شود چون برای جبران زیان سه درصدی حدود 3.1 درصد اگر سود کنید می توانید به راحتی زیان سه درصدی را جبران کنید و بازگشت از زیان آن کار چندان سخت و مشکلی نیست. در عین حال اگر مدام با همان حجم اولیه وارد معامله شوید باید 33 معامله زیان ده پشت سر هم داشته باشید تا کل حساب خود را از دست بدهید که احتمال چنین رویدادی بسیار ضعیف می باشد. در نتیجه توصیه می شود حتما ریسک معاملات باز که با یکدیگر وابستگی دارند سه درصد از اصل سرمایه باشد.

 

نکته کلیدی: در صورتی که ریسک بیشتر از مقدار مجاز باشد اول اینکه جبران و Drawdown درصد های بالاتر نسبت به اصل سرمایه بسیار مشکل است و در عین حال با تعداد محدودی معامله زیان ده متوالی کل حساب از دست میرود. به عنوان مثال اگر در هر معامله ریسک 20 درصد از اصل سرمایه را بپذیرید یعنی با حجمی وارد معامله شوید که اگر معامله شما تبدیل به زیان شد 20 از اصل سرمایه از دست برود در این حالت با هر زیانی که داشته اید باید 25 درصد سود کنید تا به نقطه سربه سر اولیه برسید و از این موضوع خطرناک تر اینکه با 5 زیان متوالی با این مقدار ریسک کل حساب از بین می رود در نتیجه با وجود اینکه 20 درصد ریسک و وارد کردن حجم بیشتر از مقدار مجاز می تواند بسیار وسوسه انگیز باشد زیرا سود بسیار خوبی پشت این معاملات وجود دارد اما مقدار زیان آن نیز بسیار زیاد است و در نتیجه به هیچ عنوان توصیه نمی شود چنین ریسکی پذیرفته شود.

Drawdon fxcma.com

دراودون Drawdown , www.fxcma.com

در همین راستا بسیار دیده می شود معامله گرانی که با افتخار از کسب سودهای چند صد درصدی در بازه های زمانی بسیار کوچک و کوتاه مدت صحبت می کنند و به خود می بالند. حال آنکه ریسک به این بالایی، خطرات بسیار زیادی را به همراه دارد. وقتی که سود زیاد برای حجم بالا که آن حجم بالا هم از لوریج زیاد به دست آمده است وجود دارد، خود به خود ریسک نیز بسیار بالا می رود و بالا رفتن ریسک بدین معناست که با یک زیان کوچک که بسیار می تواند محتمل باشد یا کل حساب از دست می رود و یا قسمت عمده ای از حساب که جبرانش سخت است از دست می رود.

 

مراحل تنظیم مدیریت ریسک و سرمایه درصد ثابت

  1. تنظیم کردن حجم به ترتیبی که میزان زیان آن از قبل مشخص باشد مبحثی است که هر معامله گری بدون توجه به روش معاملاتی و بازار هدف خود باید فرا گرفته باشد. این مبحث به حدی مهم است که می توان آن را مهمترین دلیل زیان اغلب معامله گران دانست. برای مشخص کردن ریسک سه درصد نیاز است ابتدا تحلیل خود را کامل کنید و به پنج سوال مهم که در مقاله الزامات معامله گری به آنها اشاره شد پاسخ دهید. پس از مشخص کردن سوالات قبلی حتما نقاط ورود، حد زیان و حد سود معامله مشخص شده است.
  2. در مرحله بعد از تحلیل باید بررسی کنید به غیر از شرایط امید ریاضی که احتمال موفقیت معامله شما را افزایش داده است آیا نسبت زیان به سود یا Risk/Reward درست است یا خیر. اگر به خاطر داشته باشید در پست های قبل اشاره کردیم نسبت “زیان به سود” باید حداقل یک به یک و نیم باشد بدین معنی که اگر حد زیان 50 پوینت تا قیمت ورود فاصله دارد باید حد سود حداقل 75 پوینت تا قیمت ورود فاصله داشته باشد تا اجازه داشته باشیم وارد این معامله شویم. دقت داشته باشید نمی گوییم چون حد زیان 50 پوینت فاصله دارد این فاصله را 1.5 برابر می کنیم تا حد سود بدست بیاید بلکه در ابتدا جایگاه هایی که پتانسیل بازگشت بازار را دارند برای حد سود و زیان مشخص می کنیم.(حالت بهینه را باید در سیستم تحلیلی و معاملاتی خود جستجو کنید)

 

این جایگاه ها عبارتند از محدوده هایی که بیشترین پتانسیل کسب سود را برای حد سود دارند و بیشترین مقدار ریسک را در صورت عبور از آن نقطه به حساب وارد می کنند برای حد زیان تعریف می شود.

 

نکته تکمیلی: نمی گوییم حد زیان یا حد سود بر اساس مدیریت سرمایه تعیین شود بلکه حد زیان و حد سود را جایگاه هایی از بازار که پتانسیل بازگشت یا پتانسیل ادامه روند را دارند مشخص می کنند. مقدار و میزان پتانسیل بازگشت را نیز تا حدود زیادی تحلیل تکنیکی مشخص می کند. برای حد سود جایگاهی تعریف می شود که بازار بیشترین پتانسیل را برای بازگشت از آن محدوده دارد و برای حد زیان نیز جایگاهی تعریف می شود که اگر بازار به آن محدوده برسد احتمال اینکه قیمت دیگر بازگشتی به سمت نقطه آغاز معامله نداشته باشد وجود دارد. در نتیجه در نقطه حد زیان باید زیان معامله را پذیرفت و از معامله خارج شد.

 

پس از مشخص شدن حد زیان و حد سود، فاصله هر کدام از آنها تا نقطه ورود به پوینت محاسبه می شود. مثلا اگر بر اساس تحلیل قرار است در قیمت 1.2250 وارد معامله خرید بشوید و حد زیان را 1.2210 در نظر گرفته اید و حد سود را 1.2320 فاصله قیمت ورود تا حد زیان 40 پوینت فاصله دارد و حد سود تا قیمت ورود 70 پوینت فاصله دارد. اگر دقت کنید مشاهده می شود فاصله حد سود تا نقطه ورود 70 پوینت است که از 1.5 برابر فاصله 40 پوینتی که برابر 60 پوینت است این مقدار بیشتر است در نتیجه نسبت زیان به سود این معامله تناسب دارد و اجازه انجام این معامله وجود دارد. در صورتی که بر فرض حد سود فاصله کمتری از 60 پوینت (فاصله 1.5 برابری 40 پوینت حد زیان) داشت باید در همین مرحله از انجام این معامله صرف نظر می شد. حال که نسبت فوق تناسب صحیح را دارد به مرحله بعد می رویم. البته قبل از رفتن به مرحله بعد ذکر یک نکته در مورد نسبت زیان به سود حائز اهمیت است.

 

نکته کلیدی: درصورتی که نسبت زیان به سود در معامله از یک به شش بزرگتر بود نیز باید از انجام آن معامله صرف نظر کرد. بدین معنی که اگر حد زیان در معامله مانند مثال فوق 40 پوینت بود ولی حد سود 300 پوینت بود بدلیل اینکه حد سود از شش برابر حد زیان که 240 پوینت است عدد بزرگتری دارد باید از انجام این معامله صرف نظر کرد. علت این موضوع به امید ریاضی چنین معامله ای باز می گردد. به دلیل اینکه در معاملاتی که حد سود آنها بزرگتر از شش برابر حد زیان است امید ریاضی و احتمال به سود رسیدن آن معامله به شدت کاهش پیدا می کند باید از انجام آن معامله صرف نظر کرد.(اینکه از طریق تریل و حرکت حد ضرر از بازار خارج شویم و چنین سودی به ارمغان آورد، مبحث مجزای است)

 

در نتیجه مطابق با این نکته ای که ذکر شد حد سود مطابق قانون نسبت زیان به سود باید بین 1/1.5 تا 1.6 قرار داشته باشد تا شرایط ایده آل معامله فراهم شود.

  1. پس از اینکه نسبت زیان به سود شرایط مناسب را برای ورود به معامله برخوردار بود باید ارزش هر یک پوینت جفت ارز مورد نظر محاسبه شود به عبارتی Pip Value
  2. قدم بعدی این است که مقدار سه درصد دلاری حساب را محاسبه نمایید. البته حساب شما به هر ارزی باشد نیز باید همین سه درصد را حساب کنید. در صورتی که تمایل داشته باشید می توانید کمتر از سه درصد را نیز محاسبه کنید اما به هیچ عنوان مقدار ریسک و زیان معاملات نباید بیشتر از سه درصد شود. به عنوان مثال اگر حساب شما 500 دلار موجودی دارد حداکثر زیان شما در معاملات باز هم زمان باید 15 دلار شود یا اگر بر فرض در حساب خود 7000 دلار موجودی دارید حداکثر زیان معامله شما باید 200 دلار بشود.

 

نکته کلیدی: دقت کنید این مقدار دلار سه درصد که اشاره می شود برای حالتی است که شما قصد ندارید معاملات هم زمان داشته باشید و فقط همین یک معامله باز را دارید. اگر معامله باز دیگری تمایل دارید بگیرید که ریسک نزدیک به معامله فعلی شما دارد باید مجموع ریسک دو معامله سه درصد بشوند، بدین معنی که اگر بر فرض تمایل دارید در دو جفت ارز مختلف وارد معامله شوید در حالتی که که یک ارز مشترک در این دو جفت ارز وجود دارد (مانند EUR/USD و EURJPY ) باید به ترتیبی حجم معامله خود را انتخاب کنید در مجموع زیان این دو معامله سه در صد از حساب شود.

 

حالت دیگری که دارایی ها ریسک یکسانی دارا می باشند، کالاها و ارزهایی است که ریسک ها یا شرایط پایه ای شبیه به یکدیگر دارند و اصطلاحاً ریسک همبستگی  گفته می شود (مانند جفت ارز دلار به دلار کانادا USDCAD و قیمت نفت)

 

دقت داشته باشید اگر یک یا چند معامله باز بدون ریسک های همبسته داشته باشید و در مجموع آن معامله یا مجموع معاملات در زیان باشد برای گرفتن معامله جدید باید مقدار 3 درصد را از Equity که میزان سود و زیان شناور را به علاوه اصل موجودی نشان می دهد محاسبه کنید. ولی اگر معاملات باز شما که با معامله جدیدی که می خواهید بگیرید همبسته نیستند و در عین حال مجموع سود و زیان معامله یا معاملات قبلی در سود قرار دارد باید مقدار 3 درصد زیان را از Balance یا همان موجودی حساب قبل از آغاز معاملات در جریان حساب کنید.(چون سود به حساب ما هنوز افزوده نشده و قطعیت نیافته است)

 

  1. در مرحله بعد مقدار ارزش دلاری هر پوینت زیان محاسبه می شود. بدین معنا که مقدار دلاری سه درصد زیان از کل حساب که بدست آمده بود بر مقدار فاصله قیمت ورودی تا حد زیان تقسیم می شود. به عنوان مثال اگر مقدار دلاری سه درصد زیان 210 دلار باشد و فاصله قیمت ورودی تا حد زیان 30 پوینت باشد. 210 دلار بر 30 پوینت تقسیم می شود و نتیجه 7 دلار بدست می آید. این 7 دلار نشان می دهد اگر هر یک پوینت(پیپ) که بازار برخلاف مسیر مورد پیش بینی حرکت کند 7 دلار زیان به ازای هر یک پوینت زیان وارد می شود در نتیجه با 30 پوینت حرکت خلاف پیش بینی حداکثر زیان 210 دلار می شود که این 210 دلار برابر 3 درصد از کل موجودی حساب است.
  2. حال که طبق مراحل قبلی مشخص کردید ارزش هر یک پوینت زیان چه مقدار است بر اساس تناسب زیر مشخص می کنید:

ارزش هر پوینت زیان ضرب در ارزش یک لات استاندارد که برابر 100000 واحد از ارز اول است و نتیجه تقسیم بر ارزش هر یک پوینت زیان.

به عنوان نمونه در مثال هایی که داشتیم ارزش هر یک پوینت زیان 7 دلار بدست آمد. اگر فرض را بر این بگیریم که ارزش هر یک پوینت جفت ارز مورد نظر 10 دلار است. در این صورت برای محاسبه حجم مقدار لات ورود به معامله بدین تریتب حجم بدست می آید: (7*100000) / 10 = 70000

 

یعنی بر اساس محاسبات بالا اجازه داریم با حجم 70000 هزار واحد یا 0.7 لات بر اساس اصول مدیریت سرمایه حجم معامله را تنظیم کنیم.

 

با تشکر – خلیل رحمانی

5/5 - (2 امتیاز)
5/5 - (2 امتیاز)