روش های مدیریت ریسک و سرمایه (میانگین هزینه)

 

در بحث قبلی مطرح شد که روش های مارتینگل به هیچ عنوان توصیه نمی شوند و مهمترین دلیل این موضوع نیز به ریسک بالای این روش ها بر می گردد. این روش ها در بازارهایی که مدام حرکات اصلاحی و بازگشتی انجام می دهند به خوبی کاربرد دارند اما در بازار ارز با اینکه در بسیاری مواقع بازار در بازه های زمانی مختلف اصلاح انجام می دهد به دلیل اینکه در شرایط تغییر داده های کلان اقتصادی بازار اصلاحی انجام نمی دهد و روندها پرقدرت می شود احتمال زیان و از دست رفتن سرمایه بسیار بالا می رود. با این حال یک حالت خاص از روش مارتینگل استخراج می شود که می تواند مورد استفاده قرار بگیرد و با اینکه شباهت های بسیاری به روش مارتینگل دارد اما ریسک آن بسیار کمتر است.

 

میانگین هزینه: در این روش حداکثر حجم ورود به معامله از ابتدا مشخص شده است و در نتیجه معامله گر بابت ریسک مشخصی وارد معامله می شود و به حجم معاملات خود اضافه می کند.

 

مثال: اگر معامله گر تمایل دارد با 1.5 لات وارد معامله شود این حجم را به چند بخش تقسیم می کند و در مرحله اول با 0.1 لات وارد معامله می شود در صورتی که معامله وی منجر به زیان شد به حجم معامله خود 0.2 لات اضافه می کند. در صورتی که معامله باز هم در ضرر پیشروی کرد در فاصله ای مشخص از معامله قبلی0.4 دیگر به معامله اضافه می کند و با ورود بیشتر معامله در ضرر در مرحله آخر 0.8 لات به حجم معامله اضافه می کند. اگر بازار در جهت مورد نظر وی بازگشت داشته باشد وی می تواند در نقطه سر به سر یا در جایگاهی که سود مناسب مورد انتظارش را مشاهده کرد معامله را تسویه کند اما اگر بازار در جهت مورد نظر وی بازگشتی نداشت و کماکان به روند خود ادامه داد در مجموع حجم چهار معامله ای که انجام داده است 1.5 لات استاندارد می شود.

 

مزیت: این حالت این مزیت را دارد که ریسک معامله گر از ابتدای ورود به معاملات با وجود تفاوت در حجم های وارد شده و اضافه شدن به حجم معاملات از ابتدا مشخص است و مهمتر اینکه از آنجا که در زمان های بیشتری بازار حالت خنثی و رو به جلو دارد، در نتیجه بازگشت های بیشتری انجام می دهد و می توان سود خوبی به وسیله این روش کسب کرد(در بازارهای روندی مثل بورس سهام کاربرد دارد)

 

با این حال این روش دو ایراد عمده دارد:

  1. دامنه سودهای معامله گر بسیار کوچک باقی می ماند. اگر اغلب معاملات وی در همان فاز اول یا دوم که 0.1 لات یا 0.2 لات حجم وارد بازار کرده بود در جهت مورد نظر وی پیش روی کند درست است که وی سود بدست می آورد ولی به دلیل اینکه در همین مراحل اولیه وارد سود شده است، دامنه کسب سود وی کوچک است. در حالی که یک معامله زیان ده که در مثال فوق 1.5 لات بود نه تنها حجم زیادی را به خود اختصاص می دهد بلکه در فاصله قیمتی بسیار زیادی این زیان شکل می گیرد و در نتیجه این زیان بسیار بزرگتر از چندین برابر سودهای کسب شده است.
  2.  ایراد دوم بار ذهنی و روانی است که این روش به معامله گر وارد می کند. به دلیل اینکه سودهای بدست آمده برای معامله گر کوچک و زیان های این روش بزرگ است پذیرش زیان در این روش بسیار سخت و مشکل است در نتیجه این مشکل می تواند وجود داشته باشد که معامله گر وسوسه شود معامله خود را با زیان از قبل برنامه ریزی شده تسویه نکند. حتی پس از تسویه نیز به دلیل فشار روانی از ایجاد شدن زیان بزرگی نسبت به سودهای بدست آمده این خطر وجود دارد که اشتباه انسانی ورود به معامله با حجم بزرگتر ایجاد شود.

 

در انتهای توصیه می شود از این روش نیز برای حجم معاملات استفاده نشود.

 

با تشکر – خلیل رحمانی

5/5 - (6 امتیاز)
5/5 - (6 امتیاز)