مقدمه ای بر تحلیل بین بازاری

تحلیل بین بازاری نوع دیگری از تحلیل است که از دهه 80 میلادی مورد توجه قرار گرفت. قسمت عمده این دوره آموزشی بر اساس مفاهیم و آموزش های “جان.ج.مورفی” بنا نهاده شده است. وی یکی از معتبرترین کتاب های تحلیل تکنیکال را نگاشته است و مقبولیت و محبوبیت خاصی در نزد معامله گران بازارهای مختلف دارد تحلیل بین بازارهای “جان مورفی” از قوی ترین کتاب ها و مباحث در زمینه بین بازاری است که به جرات می توان گفت از جمله اولین دوره های کامل و جامع تحلیل بین بازارها است.

نکته کلیدی : با اینکه بیش از دو دهه از چاپ کتاب تحلیل بین بازاری جناب مورفی می گذرد و با اینکه این کتاب به عنوان پایه تحلیل بین بازاری در نظر گرفته می شود اما تغییرات گسترده ای که در سطح بازارهای جهانی و مخصوصا بازار ارز ایجاد شده است بسیاری از شرایط ارتباطات بین بازارها تغییر یافته است.

در این دوره آموزشی ما می خواهیم شما با تحلیل بین بازاری با محوریت بازار ارز آشنا شوید. بدیهی است تحلیل بین بازاری مستلزم آشنایی و آگاهی، نسبت به تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکی را می طلبد. بدین جهت که اگر تحلیل گر نتواند بازارهای جانبی را بوسیله تحلیل تکنیکی و بنیادی مورد بررسی قرار دهد نمی تواند از روابط و دیدگاه هایی که از بازارهای جانبی بدست می آورد برای بازار هدف خود استفاده کند.

این موارد موجب می شود تحلیل بین بازاری چکیده ای از تحلیل جامع کل بازارها در نظر گرفته شود و بدین شکل بجای تمرکز و بررسی یک بازار، یک گروه معاملاتی و یا یک گزینه معاملاتی به بررسی شرایط کلی بازارها و تاثیرگذاری گروه ها، گزینه ها و بازارها می پردازیم.

تعریف : تحلیل بین بازارها در واقع تحلیلی است که هدف آن آگاه شدن زودتر از شرایط بازارهای دیگر است برای تعریف آن می توانیم بگوییم که تحلیل بین بازاری به شاخه ای از بررسی بازار گفته می شود که بر اساس تحلیل، بررسی و استفاده از داده های بازارهای جانبی به پیش بینی بازار هدف پرداخته می شود. همانطور که از تعریف این مدل از تحلیل مشخص است در تحلیل بین بازاری از روش های دیگر تحلیل مانند تکنیکال یا فاندامنتال استفاده می شود. این تحلیل که رابطه بسیار نزدیکی با تحلیل بنیادی دارد رابطه بین بازارهای مختلف و رفتار معامله گران در بازارهای مختلف را زیر نظر می گیرد و از طریق بازارهای دیگر رفتار و جریان عرضه و تقاضا در بازار هدف را پیش بینی می کند.

شاخه های تحلیل بین بازاری

 در تحلیل بین بازار دو شاخه اصلی وجود دارد:

  • رفتار شناسی دارایی های مختلف حاضر در یک بازار
  • اثرات بازارهای دیگر بر بازار هدف

 شاخه اول به این موضوع می پردازد که بررسی و پیش بینی یک شاخه از دارایی ها، جفت ارزها یا کالاها چه تاثیری بر دیگر دارایی ها و کالاها دارد.

 به عنوان مثال:

بررسی می شود جفت ارزها چگونه و چرا با یکدیگر رابطه دارند؟

این رابطه بصورت مستقیم است یا معکوس؟

اثرات این رابطه چگونه مشخص می شود؟

کدام یک نسبت به دیگری تقدم و تاخر دارند؟

و در نهایت چگونه می توان با تحلیل رفتار و حرکت یکی به رفتار و حرکت دیگری پی برد. اینها همگی مباحثی هستند که در زمینه تحلیل بین بازاری می تواند مورد بررسی قرار بگیرد تا نتیجه دلخواه تحلیل و بررسی در دارایی هدف را به شما منتقل کند. این بخش را می توانیم بخش خرد تحلیل بین بازاری تعبیر کرد. شرایطی که نرخ یک دارایی به عنوان مثال یک ارز در بازار دستخوش تغییر می شود.

 در بخش دیگر تحلیل بین بازاری با شرایط تاثیر گذاری بازارهای مختلف بر یکدیگر سر و کار داریم. چهار بازار اصلی عبارتند از:

  • بازار کالا
  • بازار اوراق قرضه
  • بازار اوراق بهادار(سهام)
  • بازار ارز

در این بخش که بررسی شاخص ها و داده های کلان اهمیت بیشتری دارد به رفتار این بازارها در مقابل یکدیگر تمرکز می شود. در طول این دوره آموزشی ما به هر دو قسمت این رابطه های متقابل می پردازیم.

 مبنای تحلیل بین بازاری

 در بحث قبل اشاره کردیم تحلیل بین بازاری شاخه ای از تحلیل بنیادی یا تکنیکی می تواند باشد که بر خلاف تحلیل تکنیکی و بنیادی که قدمتی بیش از 188 سال را دارند و کتاب ها مقالات و صحبت های بسیاری راجع به آنها شده است در تحلیل بین بازاری منابع، صحبت ها و بررسی ها بسیار اندک و نوپا هستند و مدت زمان درازی را می طلبد تا تئوری ها مباحث و موضوعاتی که در رابطه با تحلیل بین بازاری وجود دارد مورد سنجش قرار بگیرند و پس از سنجش به لحاظ درستی تحلیل و پیش بینی به عنوان یک اصل مورد استفاده قرار بگیرند.

بدیهی است در این شاخه از تحلیل نیز رقابت و شرایط کارایی بازارهای مختلف می تواند تئوری ها را دستخوش تغییر کند و حتی در بعضی موارد زیان های پیش بینی نشده از معاملات این روش تحلیلی ایجاد شود اما آنچه مهم است اینکه به دلیل اینکه این روش تحلیلی برآمده از ذات بازارهای مختلف و درهم تنیده است سرمایه ها هیچگاه اشتباه نمی کنند و در نتیجه سرمایه گذاران و سرمایه همیشه به سمت بازاری می رود که بیشترین بازدهی را به همراه کمترین ریسک داشته باشد این موضوع باعث می شود جریان سرمایه در دنیای امروز هر لحظه هوشیاری و آگاهی بالایی نسبت به بازدهی و ریسک معقول در بازارهای مختلف داشته باشد و سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی از روش های مختلف تحلیلی و معامله گری از جمله تحلیل بین بازاری برای به حداکثر رسانی سود بخواهند بهره ببرند. در نتیجه سرمایه و ریسک همیشه در یک بازار نمی ماند و مدام بر حسب شرایط تحلیلی دیگر به دنبال بازدهی بیشتر در حال جابجایی است. در نتیجه خروج سرمایه از یک بازار یا یک دارایی خاص منجر به عرضه و افت قیمت شاخص مورد نظر می شود و ورود سرمایه به یک بازار یا یک دارایی خاص منجر به تقاضا و افزایش شاخص قیمت مورد نظر می شود.

وظایف تحلیل گر بین بازاری

 تحلیل گر بنیادی از یک سو باید شناخت کافی از رابطه های بازارها و دارایی های مختلف نسبت به یکدیگر داشته باشد و بداند بین دو بازار و دو دارایی خاص رابطه مستقیم، معکوس و بی ارتباط وجود دارد و از سوی دیگر شرایط تحلیلی هرکدام از بازارها را بوسیله تحلیل بنیادی، تکنیکی و حتی انتظارات را بداند. این دو موضوع الزم و ملزوم هایی هستند که در کنار هم تحلیل بین بازاری را مفهوم می دهند بدیهی است عدم دانستن شرایط ارتباطی بین بازارها هیچگونه کمکی به تحلیل گر نمی کند و فقط داده هایی منفرد و دارای معنی در جزئیات را نشان می دهد در حالی که تحلیل بین بازاری تحلیلی جامع و همه جانبه است.

در بحث دوم نیز اگر تحلیل گر به مباحث تکنیکی، بنیادی یا انتظارات اشراف نداشته باشد اصال تحلیل هیچ معنا و مفهومی پیدا نمی کند که بتوان از داده های آن برای ارتباط بازارها و تحلیل و پیش بینی بازاری دیگر بهره جست. بلکه هر آنچه در یک بازار یا در بازارهای مختلف دارای ارتباط تحلیل می شود بر پایه حدس و گمانی است که پایه تکنیکی یا بنیادی ندارد.

با تشکر – خلیل رحمانی