نگاهی به مفاهیم تحلیل تکنیکی و فنی ( Technical Analysis )

 

نمودارها ابزاری برای شناسایی فرصت ها و پیاده سازی تاکتیک ها هستند.

الگوهای نموداری ، رفتار مردم را نسبت به مجموعه ای از داده ها و اطلاعات نمایش می دهد که در آن معاملات همه گروه های مختلف از جمله سرمایه گذاران ، سفته بازان ، پوش دهندگان ریسک را در خود جای داده است .

نمودارها گوی بلورین پیشگویی نیستند که به وسیله آن با دقت و به طور کامل رفتار آینده بازار را ببینیم ، با نگاه به این گوی بلورین ، نمیتوان آینده را دید اما چیزی که در نمودارها دیده می شود ، رفتار عموم مردم و احتمالات است ، در واقع وضعیت موجود را نشان می دهد و صادقانه همه آن چیزی که تاکنون بازار به آن فکر کرده نشان می دهد.

همه ما از این بابت که همیشه نمی توانیم با قطعیت در مورد آینده قضاوت کنیم بایست وجه اشتراک داشته باشیم چرا که بازارهای مالی با ریسک همراه است و هر اتفاقی ممکن است روی دهد.

نکته کلیدی: افراد در شرایط مشابه رفتار یکسانی بروز می دهند که از روی همین الگوهای نموداری در تخمین و اندازه گیری حرکت بازار در آینده استفاده می شود و تا زمانی که رفتار انسانی  در بازار تعیین کننده قیمت باشد ، روندها با یک سری الگوهای مشخص و تکرار شونده آغاز شده و به پایان می رسد.

اگر اطلاعات دقیق و کاملی به بازار برسد ، قیمت باید به سرعت و با یک جهش به سطح تعادلی جا به جا شود ، بنابراین روندها بازتاب دهنده اثر اطلاعات و واکنش بازار نسبت به وقایع گذشته و آینده هستند ، در واقع روند قیمت ، برآیند واکنش همه بازیگران در مواجه با جریان پیوسته اطلاعات است.

نوسان قیمت می توان به جدال بر سر عقاید و نظرات تشبیه کرد به طوری که یکی از طرف های عرضه و تقاضا نمیتوانند کنترل بازار را در دست داشته باشد

تحلیل تکنیکی ، هنر تعیین نقطه تغییر جهت بازار پیش از وقوع است در واقع هدف شناسایی موقعیت بازار بر اساس اطلاعات آشکار شده است که آیا موقعیت فعلی بازار در ابتدای حرکت ، میانه راه یا انتهای یک روند قرار دارد.

اگر به تجزیه و تحلیل بازار می پردازیم به معنی آن نیست که حتماً اتفاقی که پیش بینی کرده ایم ، روی می دهد . در واقع معامله گران با بررسی مدارک و شواهدی که در وضعیت کنونی در اختیار دارند به نوعی شرط بندی میکنند که در آینده چه رخ خواهد داد و بر اساس احتمالات تصمیم می گیرند که در موضع خرید یا فروش قرار گیرند.

فلسفه و دیدگاه ها

 

یکی از کارهای تحلیلگر تکنیکی این است که تشخیص دهد آیا دوره های تعادل و یا تثبیت به حرکت روندی تبدیل خواهد شد یا نه و از همه مهمتر این که چه نشانه هایی تغییرات بعدی را معلوم می کند.

روش های تحلیلی و چگونگی استفاده از آنها به نوع تفکر و فلسفه سرمایه گذاری بستگی دارد “شناخت ما نسبت به محیط و فضای کسب و کار و بازارها بر روی فلسفه و روش سرمایه گذاری تاثیر می گذارد”

منظور از فلسفه سرمایه گذاری راه و روش تفکر سرمایه گذاری است که نمی توان آن را مجموعه ای از نتیجه گیری ها دانست ، که همه درباره آن اتفاق نظر دارند. هدف بحث های فلسفی آن است که بیشتر تفکر کنیم و پیچیدگی ها و دشواری ها را برطرف نماییم و آنچه باقی می ماند پیامد کارهایی است که می تواند ما را به جایی که می خواهیم نزدیک سازد

در فلسفه سرمایه گذاری استعدادهای عقلی و فکری ، هر فرد را توانا می کند تا برای رویارویی با وضعیت های مختلف بازار و موقعیت های تصادفی و پیش بینی نشده از دیدگاهی بالا و گسترده به اهداف و موقعیت نزدیک شود و واقعیت های بازار را با اطمینان و آرامش بپذیرد، ما می خواهیم به آنچه بهتر است برسیم یا بر اساس توانایی ها و شرایط موجود به موفقیت دست یابیم. بی نظمی های موجود در بازار و آشفتگی های درونی ، ما را به سوی فلسفه هدایت می کند تا بر مبنای آن مشکلات و پیچیدگی های ذاتی در امور سرمایه گذاری را حل کنیم.

نخستین کاری که برای معامله گری پیدا میکنیم ، الگو برداری از روش سرمایه گذاری دیگران است . اگر آنها مشهور و معروف باشند ، بیشتر به آنها اعتماد می کنیم . با این حال میبینیم که ممکن است ایده ها و راه حل های آنها نتواند به مشکلات ما کمک کند ، پس باید بدانیم چه میخواهیم ، شخصیت و خواسته درونی خود را بشناسیم و واکنش خود را نسبت به محیط بازارها باید به خوبی درک کنیم و بدانیم که آنها نقش مهمی در رسیدن به موفقیت دارند.پس میبینیم که پند ها و حرف های بزرگان گاهی برای نوع معامله گری ما کاربردی ندارد ، زیرا آنها با خواست ها و رفتاری که در برابر بازار داریم ، سازگار نیستند

وارن بافت Warren Buffett  ( موفق ترین سرمایه گذار قرن) فلسفه سرمایه گذاری خود را بر این مبنا گذاشته که قیمت های آینده قابل پیش بینی نیستند و به گونه ای از تحلیل بنیادی کمک میگیرند که حاشیه ایمنی مورد نظر بدست می آید. در این روش و تفکر ، تحلیل تکنیکی کاربرد خود را از دست می دهد ، البته معامله گرانی که قادر خواهند بود از تغییرات تصادفی قیمت سود ببرند و همچنین از ابزارهای تکنیکی بیشتری کمک بگیرند ، در مقابل کاملاً استراتژی خرید و نگهداری را رد میکنند.

بررسی روش معامله گری و تحلیل ، سرمایه گذاران بزرگ نشان می دهد که فلسفه و نگرش آنها ، هم بر روی نوع استفاده آنها از ابزارهای تحلیلی و هم بر نوع استراتژی آنها تاثیر پذیر بوده است ( اینکه چه قیمتی برای خرید و فروش مناسب است به روش سرمایه گذاری برمی گردد )

خلاصه

ایده ها ، دیدگاه ها و فلسفه سرمایه گذاران به تعیین اصول ، روش مدیریت سرمایه ، انتخاب ابزارهای تحلیلی و چگونگی ارزش گذاری منتهی می شود

 

با تشکر – خلیل رحمانی

5/5 - (2 امتیاز)
5/5 - (2 امتیاز)