نقش زمان در تغییر روند

کافی است نمودارهای قیمت را با دقت ببینید تا به یک اصل مهم دست پیدا کنید، آشکار است که تغییرات قیمت و پدیدار شدن روندها در طی زمان رخ می دهد.

بین اجزاء تشکیل دهنده روند تناسب زمانی وجود دارد ، در یک روند اغلب تصحیح قیمت با شیب و چگونگی فراز و فرود روند در ارتباط است و زمان نقش کلیدی در تشخیص آینده بازار بازی می کند.

نکته کلیدی: بازارها از انسان ها و رفتار طبیعی ساخته شده اند. واکنش انسان ها در طی زمان نسبت به رخدادهای حال و انتظارات آینده شکل می گیرد و معیارهای کلیدی تصمیم گیری مانند ارزش زمانی پول نیز ممکن است در ساختار زمانی روندها نقش بازی کنند. اگر قیمت در طی زمان در حال نزول باشد، خرد عمومی تصمیم گرفته که اکنون زمان مناسبی برای تقاضا نیست و باید در این میان عواملی برای کاهش قیمت وجود داشته باشد.

یکی از کارهای مهم آن است که تحلیلگر به شناختی از دوره های زمانی و روند بازار دست پیدا کند .

تصحیح قیمت به وسیله تحلیل زمانی قابل بررسی است معمولا تصحیح قیمت باید نسبت به انگیزش بازار (روند) در دوره زمانی کوچکتری انجام شود. اگر میزان تصحیح قیمت در چارچوب زمان نسبت به میزان حرکت انگیزشی بازار زمان بیشتری سپری کرده باشد، می توان حدس زد که بازار از حالت تصحیح در حال تبدیل شدن به دوره روندی است

به سه نتیجه عمومی در بررسی نمودارها توجه کنید:

  • زمان در تشخیص روندهای آینده نقش کلیدی بازی می کند
  • تغییر روند در طی زمان به وجود می آید و به گذشت زمان نیاز دارد
  • به طور معمول تغییرات قیمت و حرکت روندها با چارچوب زمانی در ارتباط است

روند بزرگ (اصلی)

جریان عمومی بازار چه افزایشی چه کاهشی اغلب  در روندهای بلندمدتی فراتر از شش ماه دیده می شود و حتی ممکن است سال ها به درازا بکشد که به آنها روند بزرگ یا اصلی می گوییم. بنابراین هر زمان از یک روند بلندمدت نام می بریم منظور همان روند اصلی یا بزرگی است که مشاهده تجربی در نمودارها نشان می دهد که در اغلب موارد از لحاظ زمانی بین سه فصل تا سه سال دوام دارند.

هر روند بلندمدت خود از چندین روند میان مدت موافق و حرکت های مخالف ساخته می شود.

روندهای میانی (میان مدت)

روندهای میانی، روند میان مدتی است که از یک ماه تا چند ماه هم به صورت حرکت های خلاف روند اصلی و هم به شکل بخش هایی از جریان روند اصلی بازار دیده می شوند، معمولا این روندها در طی یک تا سه ماه ظاهر می شوند و مدتی جریان عمومی را متوقف می کنند.

هرگاه روندهای میان مدتی شکل می گیرند، ممکن است پس از یک دوره استراحت و حرکت های اصلاحی، روند قیمت ها در جهت جریان اصلی ادامه پیدا کند.

روندهای میانی خلاف جهت روند اصلی بازار ممکن است روندی اصلاحی باشد که به صورت موقتی جریان اصلی را متوقف می سازد.

روندهای میانی از روندهای کوتاه مدت یا خرد ریشه میگیرند. با گذشت زمان و کنار هم آمدن چندین روند خرد و میانی سرانجام روندهای بزرگ به چشم می آیند.

روند کوتاه مدت(خرد)

روند خرد در دوره زمانی کوتاه مدت ایجاد می شود و ممکن است از یک روز تا چند هفته ، کمتر از یکماه کلاً در خلاف جهت روند اصلی یا هم جهت با آن حرکت کند.

سه حالت روند کوتاه مدت دیده می شود:

  • روند کوتاه مدت هم جهت با روند بلند مدت پیشروی جریان عمومی بازار را نشان می دهد و معمولاً طی سه هفته تداوم دارد
  • اکثریت معامله گران حرکت اصلاحی را در خلاف جهت جریان قبلی در پیش می گیرند که این بازگشت معمولاً بخشی از روند میان مدت را تصحیح می کند
  • در موقعیت های تثبیتی دیده می شود که این حرکت ها روی هم رفته جهت مشخصی را دنبال نمی کنند. این روندهای کوتاه مدت بیشتر از یک تا چند روز دوام دارند

در نظریه داو روندهای خرد، حرکت های کوتاه مدت خلاف جهت یا موافق روند اصلی در نظر گرفته شده که در بین روندهای فرعی هم ظاهر می شوند.

شناختی از مفهوم دوره ها

هنوز بین افراد و تحلیلگران یک تعریف کاملاً دقیق و روشن در مورد تفکیک زمانی وجود ندارد و نمیدانیم که منظور از کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت چه دوره زمانی است.

ما به صورت کلیات مباحثی عنوان نمودیم و هر استاد در هر کجای دنیا تعریف منحصر به فرد خودش را داراست و گاهاً معامله گران را بر اساس همین زمان نام گذاری می کنند ، به طور مثال می گویند فلان شخص یک معامله گر کوتاه مدت است یا یک تحلیل گر میان مدت …

معمولاً تصمیمات کلی در بازار سهام و سهامداران و تحقق درآمدها طی یک سال مالی انجام می شود و برای اغلب بازارها به ویژه سهام ، هر سال می تواند آغازی برای تغییرات باشد. دوره بلندمدت را همان یک سال یا بیشتر را در نظر می گیریم. دوره میان مدت بر اساس توالی فصل ها و ماه های سال می تواند تعریف شود، بنابراین یک دوره زمانی از یک ماه تا سه ماه را میان مدت در نظر می گیریم. بر اساس این دسته بندی دوره کوتاه مدت زمانی بین چند روز تا یک ماه را در بر میگیرد که تقریباً با تعریف زمانی ما از روندهای خرد، میانی و اصلی تشابه دارد.

نوسان قیمت

نوسان قیمت به مانند جریان رودخانه است که آب در مسیر جریان اصلی با برخورد به موانع می چرخد و در طی رودخانه پیوسته به مانند دوایری حرکت می کنند، در حقیقت نوسان قیمت بخشی از جریان اصلی بازار است که طی دوره های زمانی بسیار کوتاه مدت یا یک روز در اثر تغییرات عرضه و تقاضا شکل می کیرد.

نکته کلیدی: گاهی نوسانات بازار در جای رخ می دهد که نیروهای بازار می خواهند بر سر ادامه یا آغاز روند تصمیم گیری کنند.

نقش زمان و کاربرد آن در مدیریت معاملات

در پایان هر دوره مشخص محاسبه بازدهی آخرین سرمایه بیانگر ان است که چگونه پول های موجود را بکار گرفته ایم.

نکته کلیدی: معمولاً نتایج بازدهی با وضعیت بازارها مشابه یا نرخ بازدهی بدون ریسک مقایسه می شود. مثلاً بازار سهام را با بازار تبادلات ارزی نتایج را قیاس میکنیم.

شرایط هر دوره زمانی با هم متفاوت است و طبیعی است که انتظارات متغییری هم داشته باشیم. گاهی حتی ریسک بازار را فراموش می کنیم و بر اساس آمارها و داده هایی که اتفاق افتاده اند، قضاوت می کنیم. اگر شاخص بازار در عمل 15 درصد رشد کرده باشد حالا انتظار داریم که بیشتر از بازار سود بدست آورده باشیم و وقتی بازار با رشد منفی روبرو می شد تصور میکنیم که می توانستیم بهتر عمل کنیم.

بازدهی را به صورت مداوم با هزینه فرصت آن می سنجیم و نتیجه بدست آمده را با آنچه انتظار داشتیم مقایسه می کنیم. واقعیت آن است که با مطالعه رفتار بازار در چارچوب زمان می توانید شانس بیشتری برای بالا بردن بازدهی داشته باشید.

به عنوان یک معامله گر وظیفه داریم که بررسی کنیم در یک دوره زمانی مشخص کدام یک از دارایی ها در بازار هدف ، بازدهی مورد نظر ما را تامین می کند. برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به دروس بنیادی ( آموزش فاندامنتال ) و مدیریت ریسک و سرمایه در بخش آکادمی سایت رجوع کنید.

با تشکر – خلیل رحمانی