زمانی که فهرست خواسته ها و آرزوها نوشته شد و از بین آنها انتخاب کردیم نوبت به پروش هست.
در واقع شبیه به پختن نان هست که باعث وضوح هدف و در نتیجه اجرایی شدن آن می شود.
فی الواقع پرورش اهداف یک سری کیفیت و ویژگی برای هدف تعیین میکنیم.
وقتی نتیجه ای روشن و مشخص را می نویسم که در زمان مشخص به دلیلی مشخص باید به آن برسم و معلوم کنم چه گام های باید بردارم و بعد بتوانم آن را در ذهنم ببینم، به اهرم هدایتگر زندگی ام تبدیل شود.
در این صورت من هدف دارم. برای رسیدن به این نقطه باید تحقیق کرد و از مسیر و مقصد شناخت کامل داشت برای همین می بایست تمامی کتاب های موجود و بسته های آموزشی در تخصصم را تهیه و مطالعه می کردم.
میخواهیم پولدار شویم بایست دقیق مشخص کنیم. اگر زندگی ایده آل میخواهیم بایست شاخصه های زندگی ایده آل مشخص کنیم.
باید از زدن حرف های کلی و به اصطلاح عوام زدگی در تعیین هدف دست برداریم.
عوام زدگی یعنی هر عبارت را با عبارت دیگه ای تعریف کردن و به جایی نرسیدن هست.
وقتی فرد نتونه چی می خواد عبارت های مبهم باعث میشه نتونه به آنچه دوست داره برسد.
بایست نوشت درآمد ماهانه ات دقیق چقدر میخواهید باشد و عایدی نهایی چقدر دقیق باشد.
هرچقدر بگویم میدانم کافی نیست. بایست بیاید روی کاغذ مثل نقشه راه.بنویسید کدوم کار همین امروز انجام بدهیم.
اینکه بگویم توی ذهنمه حرف همه کسانی هست که به خواسته هاشون نمیرسند.
برای همین منظور شخصاً اینقدر کاغذ و خودکار دارم. بایست با نوشت افزاری عجین شد.
همه افراد که در ذهن دارند همینطور فکر می کنند که می دانند چه میخواهند و نیازی به نوشتن نیست.
اگر نوشته نشوند کمرنگ خواهند شد، فراموش می شنود و تغییر می کنند و از مسیر خارج می شویم
مکتوب کردن اهداف در زندگی منجر به قابل بررسی شدن آنها می گردد
اگر رسیدن به هدف نیازمند تکیه به عناصر خارجی می باشد شما در واقع موشک سرگردان هستید
هر حرکتی در زندگی هرکس نشان دهنده الگوهای رفتاری و فکری آن فرد هست.
عوام همیشه مظلوم نمایی می کنند و سر سوزنی مقصر نیستند و از بد حادثه به این روز افتاده اند.
کسی که دیرتر مساله اش حل می شود که تصور می کند کاملاً بی تقصیر هست.
داشتن انگیزه قوی ویژگی شاخص تمام افراد برجسته است و لازمه آن داشتن هدف های روشن است.
بایست نوشت چرا من باید به این هدفم برسم؟ واقعاً چرا؟
اگر با انگیزه قوی هدفی را دنبال کنیم حتماً به آن خواهیم رسید و آن را رها نمی کنیم.
انگیزه باعث تقویت ما می شود که کار را جدی بگیریم و جدی پیش ببریم و انجام دهیم.
انگیزه در واقع نیرویی هست که شما را از وضعیت کنونی به سمت ایده آل به حرکت درمی آورد.
برای کشف انگیزه ها از خود سوال کنید. برای چی میخوام؟
هر زمان که قید زمان برای هدف مشخص میکنیم در واقع جان به هدف داده می شود.
هرچقدر به زمان سر رسید نزدیک می شویم تلاش و شوق امان بیشتر می شود.
قید زمان ما را به تحرک در می آورد.
باید برای اهداف بازه زمانی مشخص کرد که بتوان در پایان مقایسه کرد
این نقاط که دارای زمان مشخص و نتیجه مشخص هستند را ایستگاه های هدف می گویند.
سر رسید سالانه من بر حسب تاریخ 18 سپتامبر 2017 سنجیده میشود چون روز ریجستر دامنه سایت هست!
گرچه تصمیمات را در روز تولدم اتخاذ نمودم اما یک مبنای کلی همیشگی برای مجموعه تعیین نمودم
یعنی باید بتوانیم تشخیص دهیم چقدر پیشرفت حاصل شده است؟ چقدر پیش رفته ایم؟ حرکت امان چطور هست و تا کجاست؟
طبیعی هست که اگر مسیر پیشرفت قابل اندازه گیری نباشد منحرف شدن حتمی است/
یکی از ویژگی های شرکت های ورشکسته این هست که نمی تونند روی کار نظارت کنند و معیار اندازه گیری مشخص ندارند.
بایست مراقب ایدز سازمانی بود، ایدز زمانی که وارد بدن می شود هیچ علائم و نشانه ای ندارد تا زمانی که عود کند و بیمار از پا دربیاد.
شما می تونید با کفش نماز بخوانید و در ظاهر هم مشکلی نباشد ، شما می توانید بدون اندازه گیری اهداف شرکت بزنید تشکیل زندگی داد…
لازمه قابل سنجش شدن، تقسیم شدن هدف به ایستگاه های کوچیک هست.
در واقع هدف باید تبدیل شود به لقمه های کوچولو کوچولو، شما وقتی بدون آیینه دنده عقب بروید چه اتفاقی می افتد؟
ایستگاهی کردن هدف اجازه نمی دهد چنین اتفاقی بیافتد و شما در پایان هر دوره می توانید نگاه کنید چکار کردیده اید
اهدافی که بر نظام ارزشی شما منطبق و هماهنگ نباشد در بلند مدت جلوی پیشرفت شما را می گیرد.
شخصاً سه سال عمرم را بیهوده مصرف کردم و جز افسوس چیزی را ندارم.
اگر اولین پولی که می خواهید در بیاورید با نظام ارزشی شما ناسازگار باشد به هم می ریزید.
باید نظام ارزشی اتان بشناسید و اهدافی انتخاب کنید که با این نظام سازگار باشد.
تفاوت اصلی که رهبران بزرگ را از سایر مردم جدا می کند، دیدن آینده است.
یعنی داشتن اهداف قابل تجسم. پنج سال بعد چی هستیم؟ کجا زندگی می کنیم؟ کسب و کار چطوره؟ با چه کسانی کار میکنیم؟
همیشه دو اتفاق برای خودم می افتد:
دو شیوه وجود دارد:
انتخاب با خودمان هست. اما آدم حرفه ای روحیه و امکاناتش ارتقا می دهد تا به هدفش نائل شود نه اینکه هدفش ر تقلیل دهد
اگر شناخت از هدف دقیق و عمیق نباشد به نتیجه ای که می خواهیم نخواهیم رسید.
بدون آشنایی و آگاهی در کاری نمی شود وارد آن شد.
یک سر به دادگاه بزنیم خیلی افراد می بینیم که جوگیر شدن و بدون شناخت تصمیم های گرفتند.
شرط اصلی در هر کار شناخت هست، هر کاری ریسک های خاص خودش دارا هست و بایست کاملاً شناخت.
کاری می تواند موفق باشد که ایده ی نو داشته باشد،
کلمات مرتبط: هدف، هدف به انگلیسی، هدف زندگی، هدف چیست، هدف گزینی، هدف گزینی در ورزش، هدف گزینی در روانشناسی ورزشی، هدف گزینی در روانشناسی، هدف گزینی در زندگی، هدف گزینی تحصیلی، هدف گزینی مقاله، هدف گزینی به انگلیسی، پرسشنامه هدف گزینی، مهارتهای هدف گزینی، انتخاب بازار هدف، هدف انتخاب رشته، انتخاب هدف در زندگي، انتخاب هدف درست، انتخاب هدف در زندگی، انتخاب هدف
ارسال دیدگاه
Δ