مفاهیم پایه

در نوشتار های قبل اشاره شد که تحلیل بنیادی چیست و برای معاملگری در چه جایگاهی قرار دارد ، همچنین به تعاریفی در مورد بازارهای مالی و فیزیکی پرداختیم . در این نوشتار نیز به تعریف کلی از بازار الاخصوص بازار هدف ما یعتی بازار ارز خواهی پرداخت

بازار کجاست ؟ بازار به جایگاهی اطلاق می شود که عده ای خریدار و فروشنده که راعب به خرید و فروش کالا یا خدمات باشند در آن حضور دارند. الزامی وجود ندارد که بازار مکان فیزیکی خاصی داشته باشد. بازارها را می توان از نقطه نظرهای گوناگون بررسی کرد . برای بازارها نقطه نظرهای قیمت، مکان فیزیکی ، محصولات ، خدمات ، قراردادها ، شرکت کنندگان و غیره می تواند بررسی قرار بگیرد که شرکت کنندگان بازار به دو بخش عمده ، رقابت کامل و انحصار کامل تقسیم بندی می شوند که ما بین این دو طیف بازار رقابت انحصاری ، بازار انحصار چند جانبه ، بازار نهاده های متغییر و غیره را میتوان نام برد.

در بازار رقابت کامل تعداد نامحدودی عرضه کننده و تعداد نامحدودی تقاضا کننده وجود دارد از این رو قیمت در انحصار هیچ کدام از بازیگران بازار قرار ندارد و هر بازیگری به عنوان خریدار و فروشنده اثر بسیار جزئی در بازار دارد. این شرایط ایجاب میکند هر بازیگری که قیمتی نامناسب را ارائه کند یا قیمتی نامناسب را تقاضا کند مورد مبادله با دیگر بازیگران بازار قرار نگیرد .این شرایط قیمت ها را کاملا رقابتی می کند بدین معنی که عرضه و تقاضا کاملا بر روی قیمت اثرگذار است.

یا می توان بازارها را به لحاظ محصول تولید شده به بازار محصولات یا خدمات تقسیم بندی کرد که بازار محصولات به دو بخش محصولات اولیه و ثانویه که از تولید محصولات اولیه به دست می آید تقسیم بندی کرد.

بازار هدف ما در طول این جلسات بازار ارز است. بازاری که در آن ارز به عنوان یک کالا مورد مبادله قرار میگیرد و از نقطه نظر بازیگران به عنوان بازار شبه رقابتی شناخته می شود که مکان فیزیکی خاصی ندارد.

بازار ارز

گفتیم که بازار ارز یک بازار شبه رقابتی است ، بازاری که با وجود بازیگران متعدد اما حجم عمده معاملات در اختیار بانک های بین المللی بزرگ بازار است. بیش از نیمی از حجم معاملات بازار تبادلات ارز در اختیار 15 بانک بین المللی است از این رو به این بازار که قسمت عمده حجم مبادلات در آن در اختیار شرکت کنندگان محدودی است بازار شبه رقابتی می گویند.

در بازارهای شبه رقابتی با وجود اینکه قیمت از طریق رقابت بین عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان تعیین می شد با این حال به دلیل محدود بودن عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان قیمت می تواند دستخوش تغییر از طرف این بازیگران عمده در جهت منافع و شرایط قرار بگیرد. هرچه تعداد بازیگران بازاری کمتر باشد شرایط انحصاری و در نتیجه حداکثر سازی سود برای ان طرفی که انحصار در آن بیشتر باشد وجود دارد. این موضوع در بازارهای فرابورسی بسیار به چشم می خورد.

بازار ارز بازاری فرابورسی است ، بازارهای فرابورسی به بازارهای گفته می شود که مکان فیزیکی خاصی ندارند، بازارهای فرابورسی را OTC که مخفف Over The Counter است می نامند

از دو صراف خرده پا تا دو بانک بزرگ بین المللی هر دو جزو بازیگران این بازار محسوب می شوند، حتی دو مشتری خرده پا که هر کدام پول محلی را با دیگری تعویض میکند جزو بازیگران بازار ارز محسوب میشوند. با وجود حجم بالای تبادلات در بازار ارز ، بدون توجه به جایگاه و حجم معامله ، تمامی بایگران این بازار می توانند سهم کوچکی از عرضه و تقاضا را تعیین کنند. گر چه اشاره شد بیش از نیمی از حجم معاملات در اختیار 15 بانک بزرگ بین المللی است بنابراین نمی توان این بازار را یک بازار رقابت کامل دانست. امروزه قسمت عمده مبادلات بازار ارز از طریق شبکه های ارتباطی از جمله اینترنت و تلفن صورت می پذیرد و قسمت های بسیار کوچکی از مبادلات به صورت فیزیکی و نقدی مبادله می شود.

این موضوع که به مبادلات الکترونیک در بازار ارز اشاره می شود بدین معنا نیست که پولی جابه جا نمی شود بلکه بر عکس تصور عامه پول به وسیله اعتبارات جابه جا میشود. در پس زمینه تمامی این اعتبارات نیز پول و ارزش ذاتی وجود دارد

در بازار تبادلات ارز بوسیله دو سیستم اطلاع رسانی رویترز ( Reuters ) و  ( EBS ( Electronic Brokering Services اطلاعات قیمت ارائه می شود. گفته شد که بیش از نیمی از حجم بازار به وسیله 15 بزرگ بین المللی مورد تسویه قرار میگیرد از این رو این دو سیستم اطلاع رسانی ، قیمت مبتای بانک های بزرگ را منتشر می کنند و در واقع قیمت در بازار یکسان سازی می شود .حال اگر قیمت نزد دو بانک متفاوت باشد با عرضه و تقاضایی که ما بین آنها رد و بدل می شود قیمت به تعادل می رسد و در عین حال توجه داشته باشید قیمتی که که توسط این بانک ها اعلام می شود در واقع از فرآیند عرضه و تقاضای زیر مجموعه آن بانک ایجاد می شود. این حجم عمده در بازار ارز منجر به تعدد جابه جایی های متعددی می شود. بطور متوسط در شبانه روز برای جفت ارزهای اصلی 17000 بار نوسان و تغییر قیمت وجود دارد

این تغییرات بوسیله دو سیستم اطلاع رسانی رویترز و EBS اطلاع رسانی می شوند

در دنیای امروز که کمتر کالایی انحصاری است و قیمت بدون توجه به مرز بندی ها در سطح جهانی منتشر می شود شرایط برای رقابت مشکل تر شده است و به همین ترتیب قیمت ها کاملا رقابتی شده اند. قیمت رقابتی به شرایطی گفته می شود که بیشترین توافق بین خریداران و فروشندگان وجود دارد.

مهمترین عامل در بازارهای امروزی قیمت است. قیمت امروزه وابسته به یک کشور و یک بازار نیست . با ایجاد شرایط ارتباطی بسیار سریع امروزه دسترسی به قیمت سایر بازارها بسیار تسهیل شده است.

بازار ارز را مرکز سایر بازارها می دانند چرا که در هر بازاری برای مبادله نیازمند تبدیل آن کالا و خدمات به پول می باشد از اینرو اشرافیت بر خصوصیات این بازار امری ضروری است .

خصوصیات بازار ارز

  • نوسانی بودن  بازار ارز

نوسانی بودن بازار ارز به این معناست قیمت با وجود جابه جایی و حرکات در هر دوره زمانی دارای روند و جهت نیست. از آنجا که در بازار ارز قیمت وجود ندارد بلکه نرخ ها مدام تغییر میکنند. بدین معنی که در این بازار کالا وجود ندارد بلکه هر پول به پول دیگر ارزیابی می شود در نتیجه به جای قیمت از نرخ نام برده می شود.

تفاوت از همین نکته حاصل می شود وقتی که قیمت وجود داشته باشد قیمت کالا یا سهام بر حسب تورم یا بالا رفتن ارزش ذاتی آن کالا و در کل بیشتر شدن تقاضا نسبت به عرضه افزایش بیشتری دارد و در بلند مدت قیمت به احتمال فراوان در جهت صعودی باقی می ماند ولی این مورد در بازار ارز وجود ندارد. در دوره ای در بازار ارز یک ارز مورد تقاضا قرار می گیرد. در این شرایط اگر همزمان ارز مقابل هم مورد تقاضا قرار بگیرد هیچ روندی در بازار ایجاد نمی شود. به همین ترتیب اگر هر دو ارز مورد عرضه قرار بگیرند نیز روند قابل ملاحظه ای در آن جفت ارز مشاهده نمی شود. در بازار ارز روندها بر اساس اینکه حتما یک ارز کاهش عرضه داشته باشد و ارز متقابل افزایش تقاضا داشته باشد بوجود می آید در نتیجه هر کدام از عوامل موثر بر عرضه و تقاضا اگر همزمان بر روی هر دو ارز تاثیر بگذارند شاهد روند نخواهیم بود و تنها در یک حالت که دو ارز رفتار متفاوتی در عرضه و تقاضا داشته باشند روند بوجود می آید. این حالت در بازار ارز بسیار کمتر از آنچه در سایر بازارها ایجاد می شود به چشم می خورد. از این رو بازار ارز را بیشتر از آنکه به عنوان یک بازار روند دار بشناسد به عنوان یک بازار نوسانی می شناسند.

در بازارهای نوسانی به جای اینکه نرخ در یک روند مشخص حرکت کند حرکات زیگزاگی و رو به جلوی بیشتری نسبت به سایر بازارها وجود دارد

این خصوصیات باعث می شود روش های معامله در بازارهای دارای نوسان با بازارهای دارای روند متفاوت یاشد. از همین رو است که در بازارهای دارای روند روش خرید و نگه داری مورد استفاده قرار میگیرد ولی در بازارهای دارای نوسان مانند بازار ارز، این روش کارایی ندارد و در بازارهای دارای نوسان از روش های سوداگری استفاده می شود.

  • نقدینگی بالای بازار ارز

زمانی که صحبت از نقدینگی بالا بازار ارز می شود شاید تصوری که بوجود می آید با مقایسه نسبت به بازارهای دیگر بوجود آید. در بازار ارز مطابق با آخرین آمار بانک تسویه بین الملل روزانه بیش از سه هزار میلیارد دلار در روز گردش مالی ایجاد می شود. این مقدار گردش روزانه بیش از 30 برابر ارزش کالاهایی است که روزانه در سطح جهان جابه جا می شوند و یا این مقدار بیش از 20 برابر مقدار گردش نقدینگی در بزرگترین بورس دنیا است به همین دلیل می توان درک کرد که بازار ارز بزرگترین بازار مالی جهان است.

حدود نیمی از گردش مالی در بازار ارز در اختیار 15 بانک بزرگ تجاری بین المللی است و جالب اینحاست که این بانک ها در گزارشات سودآوری خود بیش از نیمی از سود خود را از معاملات ارزی قید می کنند. این دو موضوع در کنار هم این نتیجه را به همراه دارد که بانک ها قدرت هایی بی رقیب در بازار ارز هستند و می توانند با مداخله در شرایط قیمتی ، باعث جابه حایی قیمت شوند. همانطور که در عالم واقع این اتفاق می افتد. بدون در نظر گرفتن شرایط بنیادی در روزهای که گزارش خاصی منتشر نمی شود مشاهده می شود که بازار در شرایطی حرکاتی کاملا بزرگ و بدون انتظار را ایجاد میکند این حالت بدین دلیل به وجود می آید که این بانکهای بزرگ برای کسب سود و برحسب شرایط در بازار به معامله می پردازند و این معاملات که به قصد سوداگری انجام شده است منجر به جابه جایی قیمت می شود. شاید معاملات بسیار کوتاه مدت در اختیار این بانک ها نباشد اما جهت اصلی در اختیار این بانک هاست. در بازار ارز هرچه بازه زمانی کوچکتر می شود تعداد بازیگران بازار بیشتر می شود و هرچه بازه زمانی بزرگتر می شود تعداد بازیگران کمتری برای دوره های بلند مدت در بازار باقی می مانند. از این رو می توان گفت که بازه های بسیار کوچک به مانند پنج دقیقه و یک دقیقه برای معامله در بازار ارز چندان مناسب نیستند به این دلیل که از یک سو رفتار بازیگران خرده پا را به دلیل شرایط و دلایل مختلف آنها برای حضور در بازار نمیتوان پیش بینی کرد و از سوی دیگر با اینکه شاید بازار در کوتاه مدت جهت و روندی به خود بگیرد اما این روند بلند مدت قیمت است که جهت و روند را می سازد. موضوع دیگری که بازه های زمانی یک دقیقه و پنج دقیقه و حتی گاهی نیم ساعت و یکساعت را برای معامله نامناسب می کند این است که در این بازه های زمانی نه تنها قدرت پیش بینی کاهش پیدا کرده است بلکه شرایط مدیریت معاملات و سرمایه مناسب وجود ندارد به همین دلیل توصیه می شود از این بازه های زمانی برای تحلیل و معامله استفاده نشود. از سوی دیگر به دلیل اینکه بانک ها و بازیگران بزرگ بازار  به قصد سوداگری در بازار حضور دارند و بر اساس سوداگری معاملات دوره های زمانی هفتگی و ماهانه سود کمتری برای سوداگری دارند آنها کمتر در این بازه ها حضور پیدا میکنند این موضوع از یک سو شرایط را برای حضور معاملگران خرده پا و تحلیل آنها سخت می کند و از سوی دیگر حتی اگر بسیاری از معاملگران  خرده پا بخواهند در بازار حضور داشته باشند به دلیل اینکه سرمایه کافی برای معامله در بازه های زمانی بلند مدت ندارند ریسک وارد شده به معاملات برایشان افزایش پیدا کرده و در نتیجه توجیه برای حضور در این بازه های زمانی وجود ندارد.

بنا به دلایلی که در بالا ذکر شد توصیه می شود بازه هایی برای تحلیل و معامله در بازار ارز مورد استفاده قرار بگیرد که از یک سو شرایط کوتاه مدت را نداشته باشد و از یک سو شرایط بلند مدت به خاطر خطرات سرمایه گذاری در آن وجود نداشته باشد در نتیجه بازه های زمانی میان مدت به مانند یکساعته تا روزانه را می توانیم برای تحلیل و معامله در بازار ارز مناسب بدانیم. این بحث بدین دلیل در مباحث بنیادی مطرح شد که از اخبار گزارشات و مواردی در بازار استفاده می شود که اثر آنی و کم یا اثرات بسیار بلند مدت در بازار نداشته باشند بلکه خبر یا خبرهایی مهم هستند که در دوره های اشاره شده کاربرد داشته باشند.

نکته کلیدی: سوداگری و سرمایه گذاری ، به حالتی که خرید و فروش یک دارایی به قصد انفاع و کسب سود مخصوصا در کوتاه مدت و میان مدت باشد سوداگری می گویند. مهمترین خصوصیت در حالت سوداگری این است که فرد برای استفاده یک کالا یا دارایی را خریداری نمی کند بلکه به دلیل اینکه انتظار دارد آن دارایی در آینده با افزایش ارزش روبرو شود آنرا خریداری میکند. دقت شود معمولا معاملات سوداگرانه به دلیل اینکه در بازه کوتاه مدت مبادله میشوند بهره یا سود یا اجاره ای بابت نگه داری به دارایی افزوده نمی شود بلکه خود نگه داری دارای هزینه های جانبی را ایجاد میکند با این حال ، در صورتی یک معامله سوداگرانه توجیه دارد که هزینه های جانبی مانند کارمزدها در آن مبلغ بزرگی نباشد تا جلوی سودآوری معامله را بگیرد ، در مقابل معاملات سوداگرانه ، سرمایه گذاری قرار دارد ، در سرمایه گذاری معمولا هدف از معامله دید بلند مدت است و برخلاف سوداگری در اغلب موارد سود ثابت غیر از افزایش ارزش مد نظر سرمایه گذار قرار دارد. حال که تفاوت سرمایه گذاری و سوداگری مشخص شد می توان متوجه  شد که معاملات سوداگری در بازار ارز معمولا در بازه زمانی کوتاه مدت انجام می شوند و دیدگاه طولانی مدت برای سوداگری دیده نمی شود. این موضوع به معاملگران بازار ارز کمک می کند شرایط بهتری را برای دوره و بازه زمانی تحلیل خود انتخاب کنند

  • بیست و چهار ساعته بودن بازار ارز

خصوصیت دیگری که برای بازار ارز قابل بررسی است 24 ساعته بودن بازار است. 24 ساعته بودن بازار و تغییرات قیمت در کل شباته روز بدین معنا نیست که در کل شبانه روز تغییرات قیمت وضعیت یکسانی را دارد.

در این بحث دو نکته مهم وجود دارد:

مورد اول اینکه با وجود 24 ساعته بودن بازار به دلیل تعطیلی اغلب کارگزاران در روزهای شنبه و یکشنبه 24 ساعته بودن بازار روزهای کاری هفته مورد بحث قرار میگیرد و برای روزهای شنبه و یکشنبه شرایط بسیار متفاوت است . دقت شود در روزهای شنبه و یکشنبه نیز در بازار تبادلات ارز عرضه و تقاضا وجود دارد ولی به دلیل اینکه مقدار عرضه و تقاضا در این دو روز کمتر از یک پانزدهم روزهای عادی هفته است شرایط معاملاتی با کارمزدها و هزینه های بالاتری در جریان است به همین علت ، دلیل قابل ملاحظه ای برای معامله در این روزها وجود ندارد ولی تغییرات قیمت وجود دارد. تغییرات قیمت در این دو روز میتواند منجر به گپ یا شکاف هایی ما بین قیمت بسته شدن در روز جمعه و قیمت باز شدن در روز دوشنبه شود. این شکاف ها نه به دلیل عرضه و تقاضای سوداگران بلکه به دلیل عرضه و تقاضای که در نزد بانک های کشورهای اسلامی که در روزهای شنبه و یکشنبه باز هستند یا مراکزی که امکان معامله را در روزهای شنبه و یکشنبه برای نیاز مردم ارائه میکنند ایجاد شده است. دقت شود سوداگران و بانک ها در این دو روز به دلیل کم بودن نقدینگی و افزایش کارمزدها تمایل دارند حضور نداشته باشند ولی اگر خبر، گزارش با بحرانی در این روزها بوجود بیاید آنها حتما در بازار حضور پیدا میکنند که این حضور سوداگران بوسیله دستورهای معاملاتی خود در این دو روز موجب گپ یا شکاف قیمتی می شود. بحث شکاف ها در مباحث تکنیکال مورد بحث قرار می گیرد که در دروس تکنیکال می توانید مطالعه نمائید .

فقط در اینجا به ذکر این نکته می پردازیم که در کل سال کمتر از پنج هفته را داریم که بازار گپ بزرگتر از یک سوم فراریت روزانه هر جفت ارز را ایجاد کند بنابراین دلیلی وجود ندارد که یک معاملگر بازار ارز نگران باز بودن معامله خود از جمعه تا دوشنبه باشد مخصوصا اگر شرایط بنیادی و اخبار و گزارشات وضعیت مناسب اقتصاد بین الملل را نشان می دهد همان رفتاری را در روزهای جمعه تا دوشنبه داشته باشید که در سایر زمان های هفته از خود در مورد تحلیل و استراتژی شخصی ارائه می کنید.

نکته دوم در بررسی خصوصیت 24 ساعته بودن بازار ارز این است که بازار ارز با وجود 24 ساعته بودن ، شرایط تحلیلی یکسانی در کل ساعات شبانه روز ندارد. در هر ساعتی از شبانه روز بنا به عرضه و تقاضایی که در هر بازه زمانی وجود دارد رفتار بازار متفاوت است . به عنوان مثال در ساعاتی که بازارهای شرق آسیا و استرالیا باز هستند یورو به دلار یک الگوی رفتاری را نشان می دهد، در بازارهای غرب آسیا و اروپا یورو به دلار سبک رفتاری متفاوتی را دارد و در بازار آمریکا این جفت ارز به گونه ای کاملا متفاوت با دو بازار قبلی نوسان دارد از این موضوع این نتیجه گیری انجام میشود که برای معامله کردن در بازار تبادلات ارزی در کنار شرایط بررس تحلیل باید به شرایط هر بازه زمانی و هر دوره زمانی توجه داشت بدین دلیل که اخبار ، اطلاعات و رفتار معامله گران در هر دوره ساعتی از شبانه روز با دوره دیگر متفاوت است . توصیه می شود برای راحتی کار و بالا رفتن تجربه، تحلیلگر و معاملگر هر روز در ساعت و زمان مشخصی به انجام تحلیل بپردازد. این موضوع بخصوص در زمینه فاندامنتال یا بنیادی که اخبار هر کشور همیشه راس ساعت خاصی منتشر می شود از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. با انجام تحلیل در یک ساعت مشخص به مرور تجربه معاملگر در آن بازه زمانی بالا رفته و در نتیجه رفتار شناسی بازار و سبک حرکتی بازار برای وی راحت تر قابل بررسی است. توصیه دیگری که برای یک تحلیلگر بنیادی در زمینه این خصوصیت میتوان اشاره شود این است که برای تحلیل هر بازاری بهترین زمان تحلیل یک ساعت قبل از بازگشایی بازارهای محلی آن کشور است. برای مثال برای تحلیل جفت ارزهایی که یک سمت آنها یورو اتحادیه اروپا وجود دارد از آنجا که ساعت بازگشایی بازارهای محلی و بانک ها در اروپا ساعت 10:30 دقیقه به وقت ایران است بهترین زمان به وقت ایران برای تحلیل 9:30 دقیقه صبح است. این تحلیل بدین لحاظ مناسب است که اولا تحلیلگر هنوز تحت تاثیر اخبار ، شایعات و نوسانات ساعات اولیه قرار نمیگیرد و  از سوی دیگر فرصت لازم و کافی برای بررسی اخبار و گزارش هایی که در طول آن روز قرار است منتشر شود را دارا می باشد.

  • اثر بازار ارز بر اقتصاد کشورهایی که ارز آنها در بازار مبادله میشود

هر کشوری که ارز آن به صورت شناور در بازار مورد مبادله قرار میگیرد تحت تاثیر نرخ مبادله قرار دارد. به طور کلی هرچه نرخ ارز در کشوری قوی تر شود بر روی میزان ورود و خروج سرمایه و در عین حال صادرات و واردات آن کشور اثر می گذارد

نرخ ارز قوی تر در هر کشوری موجب می شود که کالاهای وارداتی برای مردم آن کشور قیمت ارزانتری نسبت به کالاهای داخلی داشته باشد و در نتیجه مردم گرایش به استفاده کالاهای خارجی پیدا می کنند این موضوع به نوبه خود باعث می شود میزان واردات به آن کشور افزاش پیدا کند و از سمت دیگر به دلیل افزایش متوسط قیمت کالاهای آن کشور در سطح جهانی به دلیل بالا رفتن نرخ ارز ار مقدار صادرات آن کشور کاسته شود این موضوع باعث میشود میزان عرضه برای ارز داخلی افزایش پیدا کند در نتیجه ارز داخلی مقداری کاهش پیدا می کند ، در نقطه مقابل اگر ارز یک کشور ضعیف شود به دلیل گرانتر شدن کالاهای خارجی برای مردم آن کشور به نسبت کالاهای داخلی تمایل به مصرف کالاهای داخلی پیش می آید و در نتیجه مردم کمتر کالاهای خارجی مصرف می کنند و در عین حال به دلیل ارزان تر شدن قیمت کالا های آن کشور در سطج جهانی افزایش صادرات برای آن کشور ایجاد می شود

ابنگونه می توان نتیجه  گرفت که بالا رفتن نرخ ارز یک کشور در مقابل ارزهای خارجی می تواند منجر به کاهش صادرات و افزایش واردات شود در نقطه مقابل کاهش نرخ ارز یک کشور در مقابل ارزهای خارجی می تواند منجر به بیشتر شدن صادرات آن کشور و کاهش واردات آن کشور شود. بنابراین در دوره هایی که ارز یک کشور دستخوش تغییر شدید و ناگهانی می شود این موضوع می تواند بر روی صادرات و واردات آن کشور اثر مستقیم بگذارد.

با تشکر – خلیل رحمانی

5/5 - (1 امتیاز)
5/5 - (1 امتیاز)